بلوچستان و دولت روحانی

15 04 2014

رییس جمهور...استاندار...مولوی عبدالحمید...آیت ا... سلیمانی در کنار هم در یک قاب تصویر

رییس جمهور…استاندار…مولوی عبدالحمید…آیت ا… سلیمانی در کنار هم در یک قاب تصویر

بلوچستان و دولت روحانی
عبدالوهاب شهلی بر
همانطوریکه از جانب کارگزاران دولتی اعلام شده است، سه شنبه و چهارشنبه هفته جاری قرار است ریاست محترم جمهوری سفری به استان سیستان و بلوچستان داشته باشد. به این بهانه در نظر دارم در این یاداشت مختصر، نگاهی به واقعیت ها و رویاهای جامعه ی بلوچی و نیز سیاست گذاری های کلانی که دولت یازدهم می تواند با همراهی سایر بخش های حاکمیت، جهت بهبود زندگی مردم بلوچ و نیز تعدیل چالش های عدیده مطرح در جنوب شرق کشور، انجام دهد، اشاره کنم.

البته در این یاداشت، به دنبال ردیف کردن یک لیست بلند بالا و کلیشه ای شده از مسائل و راهکارها نیستم هر چند که خود به کرات این کار را انجام داده و نیز برای دوستانی که طالب چنین نوشته هایی بوده اند، دریغ نورزیده ام! بلکه در نظر دارم بیشتر بحثی تحلیلی و از منظری خاص باشد.
از زمانی که نظام سرمایه داری و منطق آن تمامی جهان را در درون خودش بلعید، دیگر همه چیز به همه چیز ربط دارد. در این نظم جهانی، همانطوریکه امر جهانی به شدت محلی شده، امر محلی هم به شدت جهانی شده است و جهان در یک پیوستگی حیرت انگیز و نگران کننده ای قرار گرفته است. البته هر چند این فضا فرصت هایی را برای برخی از مردم تدارک می بیند اما خیلی از آنها را به خاک سیاه می نشاند و در کشاکش های جهانی و منطقه ای برخاسته از نظم سرمایه داری، مردمان تاوان کشمکش ها و رقابت هایی را می دهند که نه نقشی در بوجود آوردن آن دارند و نه در خاتمه یافتن شان!
بلوچستان امروز بعنوان یک جامعه ی محلی با تمامی داشته ها و نداشته هایی که دارد، متاثر از نظم جهانی است؛ اعم از جریان های شکل دهنده این نظم و یا جریان های مدعی مقاومت در مقابل آن. این جامعه قربانی از دست دادن اقتصاد تولیدی اش، بارکشی برای اقتصاد سیاه و جهانی مواد مخدر، ایدئولوژی و مسلک های وارداتی، مدل تمرکزگرای مدیریتی برآمده از سرمایه داری کلاسیک، غیریت سازی های مدرن و …است.
بلوچ همچون هر قوم دیگری به دنبال بهبود شرایط زیست خودش است و می خواهد که از فقدان ها رها شده و به منزلتی که دوست دارد دست یابد. و قسمت جالب ماجرا این است که با جهانی شدن امور محلی، اگر او نخواهد، نظم غالب جهانی وادارش می کند که بخواهد! البته نه به روش دستوری و یا آنچه که در اذهان اکثر امنیتی ها وجود دارد! بلکه نظم اقتصادی و سیاسی جهان طوری چیده شده است که یا باید بازی کنی و یا باید بمیری! لذا نظمی ناشناخته و غیر محسوس مردم را می کشاند بدان سو که منافع اش تامین شوند؛ منافعی که خیلی دور از منافع مردم عادی هم نیست!
از چنین منظری هر انسانی که آینده ی ایران را دوست دارد و قلبش برای این مملکت می تپد، نمی تواند چشمانش را بر ریشه های بنیادی فقدان های بلوچ ببندد. بلوچی که رفتار انتخاباتی اش در دهه های اخیر به خوبی حکایت از اشتیاق اش به دیده شدن بیشتر و مشارکت بیشتر داشتن در ساختن منطقه اش و نیز کل کشورش، دارد.
در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری، اکثریت قریب به اتفاق مردم بلوچ به جناب آقای روحانی رای دادند تا این دولت دریچه های جدیدی بر روی آرزوها و رویاهاشان بگشاید. آنها همچون سایر هموطنانشان امید دارند که بهبودی در تمامی جنبه های زندگی شان بوجود آید، بخصوص در حوزه هایی که احساس تبعیض مضاعف می کنند و فکر می کنند که بیشتر از هموطنانشان در معرض ناملایمات قرار دارند.
دولت یازدهم -که خودش را دولت تدبیر و امید نامیده است- برای موفق شدن در جهت جلو بردن جامعه ی بلوچ و نیز تحقق تحولات ساختاری در سیستان و بلوچستان ناگزیز از انجام دو مهم است که عبارتند از: 1) به صحنه آوردن نیروهای توسعه گرا و بسیج نمودن ظرفیت درونی جامعه برای رشد و ترقی، 2) همراه نمودن سایر بخش های حاکمیت در جهت بازاندیشی در خصوص سیاست کلان هویت ملی و نقش اقوام ایرانی و بخصوص سنی مذهب در آن.
در نشستی که به اتفاق تعدادی از نخبگان سرتاسر استان سیستان و بلوچستان از اقوام، طیف ها و مذاهب مختلف در 20 اسفند در مرکز بررسی های استراتژیک نهاد ریاست جمهوری برگزار شد و در آن بنیادی ترین مسائل و راهکارهای آنها خیلی شفاف مطرح شدند و قرار بود که گزارشی از آن تقدیم شخص ریاست محترم جمهوری شود، که بنابر اطلاع شده است، واقعیت ها و مطالبات مردم استان به تشریح بیان شد. بنابراین، ریاست محترم جمهور و نیز سیاست سازان آن از فضای استان تصویر واضحی دارند و امیدواریم که با سفری که در پیش دارند به تصویر ملموس تری دست یابند.
نکته نهایی که می خواهم اشاره کنم این است که امیدوارم دولت یازدهم از فرصت پیش آمده استفاده کند و اجازه ندهد که مطالبات توده های مردم به مطالبات گروه ها و جریان های ذی نفوذ محلی و یا ملی تقلیل داده شود و رای مردم نردبانی دیگر برای افزایش قدرت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کسانی شود که در هر شرایطی صدرنشین اند و فرصت ها را فقط برای ایل و تبار خودشان می خواهند. تا زمانی که ساختارها اصلاح نشوند با توزیع تعدادی پست و یا فرصت اقتصادی به کسانی که از رای و مشارکت مردم سوء استفاده می کنند، نه توسعه ایی بوجود می آید و نه بهبودی در زندگی قاطبه ی مردم و در بر همان پاشنه می چرخد که تاکنون چرخیده! البته با این تفاوت که نظم جهانی مشتاق تر از گذشته به دنبال سوء استفاده از مسائل منطقه است.
عبدالوهاب شهلی بر 93/1/25


کارها

Information

بیان دیدگاه