تروری که چندین هدف را دنبال می کند!

ترور چند منظوره
می مکران ـ اقدام تروریستی به قتل رساندن عبدالرئوف ریگی رهبر «جیش النصر» به احتمال قوی برنامه حسابشدۀ وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بوده است. از میان برداشتن رهبر یک گروه مخالف بلوچ و انداختن مسئولیت آن به گردن گروه رقیب با برنامه ریزی دقیقی صورت گرفته است. نگاهی به مطالب سایت های نزدیک به باندهای امنیتی در بلوچستان و مرکز تردیدی باقی نمی گذارد که آنها روی این گزینه برنامه ریزی دقیقی انجام داده اند. تدارک چنین اقدامی با اتکا به فشارهای سنگین به یک زندانی سیاسی و فعال مدنی موضوع را پیچیده تر هم می کند. اعدام نابخردانه ابراهیم مهرنهاد ـ اگر واقعی باشدـ عملآ راه را بر گمانه زنی های گوناگون باز می گذارد.
این اقدام «جیش النصر» نیز اقدامی است غیرانسانی به همان اندازه که ترور رهبر «جیش النصر» و همراهانش اقدامی غیرانسانی است.
از سوی دیگر این اقدام تروریست های دولتی نشان از آن دارد که قصدشان از ترور رهبر گروهی که مواضع سیاسی روشنی داشت و با سیاست های بشدت انتقام گرایانه و خشن «جیش العدل» مخالف بود و به خواست و حرف روحانیون اهل سنت احترام می گذاشت، آن بوده است که گروه «جیش العدل» را در منطقه تقویت کرده و این گروه را به واکنش های تروریستی و نظامی وادارند و از این طریق فرصت تازه ای برای امنیتی تر کردن فضای استان بدست آورند. تحولات یک سال گذشته در بلوچستان طبق خواست و تمایل این باندهای امنیتی در استان و مرکز به پیش نرفته است و به نظر می رسد که این باندهای امنیتی تلاش دارند با تقویت گروه های تندرو و بنیادگراتر همزادهای خود را تقویت کرده و راه را برای تقویت نفوذ خود در عرصه های گوناگون استان فراهم آورند.
هدف سوم از طرح ریزی و اجرای چنین اقدامات جنایت کارانه ای، به جان هم انداختن گروه ها و طوایف بلوچ و تقویت حس انتقام جوئی های عشیرتی است. طبعآ اعدام عجولانه ابراهیم مهرنهاد توسط گروه «جیش النصر» زمینۀ چنین انتقام گیری ها را فراهم می آورد. اگر این احتمال شدت بگیرد آنگاه تروریست های دولتی و طراحان این سیاست به هدف های خود رسیده اند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۳
معمای قتل رهبر جیش‌النصر
دوشوکی: ریگی با نقشه ماهرانه اطلاعات کشته شد
k.ghoreishi(at)roozonline.com
چند روز پس از آنکه، گروه جیش‌العدل کشته شدن عبدالرئوف ریگی را تکذیب کرد ومسولیت آن را به عهده نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی گذاشت، جیش‌النصر، دیگر گروه مسلح مخالف جمهوری اسلامی، در آخرین ساعات شب گذشته ویدیویی منتشر کرد که در آن، یک فعال سیاسی و مدنی سابق بلوچ به دست‌ داشتن در قتل رهبر جیش النصر اعتراف می‌کند.
فعالان بلوچ نیز در مصاحبه با روز می‌گویند رهبر گروه جیش‌النصر به دست عوامل اداره اطلاعات استان و با همکاری ابراهیم مهرنهاد، از فعالان سابق سیستان و بلوچستان به قتل رسیده است. آنها می‌گویند این رویداد برای فعالان بلوچ «بازی دو سر باخت است».
خبرگزاری‌های رسمی جمهوری اسلامی، روز جمعه، ۷ شهریور ماه خبر دادند که عبدالرئوف ریگی رهبرگروه جیش النصر در شهر دالبندین پاکستان و در نتیجه یک تسویه حساب داخلی کشته شده است.
اما منابع خبری عربی و فعالان بلوچ به نقل از منابعی در جیش النصر می‌گویند رهبر این گروه به دست نیروهای ایران و در شهر کویته پاکستان «ترور» شده است.
در روزهای گذشته منابع فارسی و عربی اخبار ضد و نقیضی از عوامل و محل قتل عبدالرئوف ریگی منشتر کرده‌اند.
کویته و البندین، که طرفین مدعی هستند عبدالرئوف ریگی در یکی از این دو شهر به قتل رسیده در ایالت بلوچستان پاکستان واقع شده‌اند و حدود ۳۴۰ کیلومتر با یکدیگر فاصله دارند.
عبدالرئوف ریگی، سخنگوی سابق گروه جیش‌العدل، حدود سه ماه پیش و پس از ماجرای ربوده شدن مرزبانان ایرانی و به دنبال اختلافات درونی بر سر اعدام گروهبان دانایی‌فر از این گروه جدا شد و، فعالیت مسلحانه خود را در مخالفت با جمهوری اسلامی و در قالب گروه جدیدی به نام جیش‌النصر از سر گرفت.
جیش‌العدل در بهمن ماه سال گذشته در مرز پاکستان، پنج مرزبان جمهوری اسلامی را به گروگان گرفت و با طرح خواسته‌هایی وارد یک معامله رسانه‌ای با نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی شد.
این گروه پس از کش‌وقوس‌های فراوان سرانجام در فروردین‌ماه چهار نفر آنها را آزاد کرد و پیش از آن نیز اعلام کرده گروهبان دانایی‌فر را به انتقام کشته شدن یک عضو این گروه در زندان اعدام کرده است.
با گذشت سه ماه هنوز مقامات رسمی جمهوری اسلامی مرگ دانایی‌فر را تائيد نکرده‌اند.

ریگی و همراهان چگونه به قتل رسیدند؟

عبدالستار دوشوکی، رئيس مرکز مطالعات بلوچستان در لندن که موضوع قتل رهبر جیش‌النصر را دنبال کرده به روز می‌گوید: « چند ماه پیش ابراهیم مهرنهاد با عبدالرئوف ریگی رهبر جیش‌النصر تماس می‌گیرد و خواهان همکاری می‌شود. ریگی به او اعتماد می‌کند و همکاری شروع می‌شود. ابراهیم مهرنهاد سپس به کویته پاکستان می‌رود و در آنجا مستقر می‌شود و از طرف عبدالرئوف ریگی به عنوان مشاور و مسئول سیاسی جیش‌النصر منتصب و با نام مستعار محمدرضا عثمانی مشغول فعالیت می‌شود. اما در حین حال بنا به گفته اعضای جیش النصر اطلاعات فعالیت‌های جیش‌النصر را به اداره اطلاعات استان منتقل کرده است.»
به گفته آقای دوشوکی: «شب روز چهارشنبه، ۲۷ آگوست، عبدالرئوف ریگی به همراه تنی چند از اعضای جیش النصر به منزل ابراهیم مهرنهاد در کویته می‌آید تا با هم جلسه‌ای داشته باشند. بعد از جلسه عبدالرئوف ریگی و همراهانش خانه مهرنهاد را ترک می‌کنند. اما به فاصله اندکی ماشین آنها با نارنجک و مسلسل مورد حمله قرار می‌گیرد که عبدالرئوف ریگی و یک تن دیگر کشته و سه تن دیگر زخمی می‌شوند.»
به گفته منابع بلوچ، ابراهیم مهرنهاد که به همراه دیگر اعضای جیش‌النصر در مراسم تدفین ریگی شرکت کرده بود، ساعاتی بعد توسط اعضای جیش‌النصر دستگیر می‌شود.
ابراهیم مهرنهاد،‌ از فعالان مدنی و سیاسی بلوچستان و برادر یعقوب مهرنهاد، وبلاگ‌نویسی است که که سال ۷۸ از سوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اعدام شد. او که خود سابقه فعالیت مدنی داشت زمانی که برادرش را به دارآویختند به اتهاماتی پیرامون همین فعالیت‌ها در زندان کرمان محبوس بود.
مهرنهاد اینک در ویدیویی که جیش‌النصر در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرده، به دست داشتن در قتل عبدلرئوف ریگی اعتراف کرده و گفته است اطلاعات جمهوری اسلامی از او خواسته تا در مقابل پول رهبر جیش‌النصر را به قتل برساند.
در پایان این ویدیو عکس‌هایی از اعدام فردی منتشر شده که جیش‌النصر ادعا کرده که او ابراهیم مهرنهاد است.
جیش‌النصر پیشتر نیز در بیانیه‌ای از مهرنهاد به عنوان یکی از عوامل قتل ریگی یاد کرده و گفته بود پس از بازداشت «به سزای اعمالش رسیده است»

رازهایی که زیر خاک رفت

در حالیکه رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی، اختلافات داخلی عبدالرئوف ریگی با گروه رقیب، جیش‌العدل را عامل قتل رهبر جیش‌النصر می‌دانند فعالان بلوچ مسولیت این واقعه را به دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی نسبت می‌دهند.
عبدالستار دوشوکی می‌گوید: «گمان می‌رود همکاری مهرنهاد با دستگاه امنیتی توسط اطلاعات ایران لو رفته باشد تا بد‌‌ین‌صورت بذر بی‌اعتمادی و سوءظن را بین نیروهای مختلف سیاسی و فعال بلوچ بکارد.»
رئیس مرکز مطالعات بلوچستان در لندن می‌افزاید: «علیرغم اعترافات ابراهیم مهرنهاد مبنی بر مشوقه مالی که به او قول داده شده بود، احتمال می‌رود قول و قرار آزادی و یا تهدیدهایی نیز بخصوص در رابطه با دوستان ابراهیم مهرنهاد که هنوز در زندان هستند در کار بوده باشد. اما متاسفانه همه این رازها بهمراه ابراهیم ریگی به زیر خاک رفتند. اعدام عجولانه و انتق‌امجویانه وی که بدون تحقیقات وبررسی های لازمه و عدالت توسط جیش النصر صورت گرفته مورد انتقاد شدید برخی از فالان مدنی بلوچ قرار گرفته است»
به گفته آقای دوشوکی فعالان بلوچ معتقد هستند که حتی اگر ابراهیم مهرنهاد گناهکار واقعی هم بوده است، وی از حق دفاع و دادگاه عادلانه محروم شده و در نتیجه به دار آویختن وی توسط جیش النصر در یک انتقامجویی سریع و بدون محاکمه عادلانه، دادبخشی و یا تحقیقات لازمه مغایر با عدالت و انصاف است.
جمهوری اسلامی در حالی قتل ریگی را حاصل اختلافات داخلی گروه‌های مسلح بلوچ (جیش‌العدل و جیش‌النصر) دانسته، که جیش‌العدل در بیانیه‌ای اعلام کرده «اختلاف سليقه‌ها و مشکلات ميان دو گروه به آن اندازه نبوده که منجر به کشتار و يا درگيری فی‌مابين» شود.

چرخه باطل خشونت در بلوچستان

استان سیستان و بلوچستان از جمله ناآرامترین استانهای ایران در سالهای گذشته بوده است.

در بیش از یک دهه گذشته در این منطقه درگیری‌های گسترده‌ای میان نیروهای نظامی جمهوری اسلامی و گروه‌های معترض و مسلح بلوچ صورت گرفته که منجر به کشته شدن ده‌ها نفر از دو طرف شده است.
این درگیری‌ها به ویژه بعد از دستگیری و سپس اعدام عبدالمالک ریگی، رهبر گروه مسلح جندالله که بعدها به گروه‌های دیگری تجزیه شد، شدت گرفت.
عبدالمالک ریگی برادر عبدلرئوف ریگی رهبر کشته شده جیش النصر است. عبدالرئوف آن زمان سخنگوی جندالله بود و پس از آن و تاسیس جیش‌العدل نیز به عنوان سخنگوی این گروه فعالیت کرد.
عبدالرئوف ریگی، پس از ماجرای ربوده‌شدن مرزبانان ایرانی با حضور در برخی از رسانه‌های عمومی سعی کرد با ایجاد فاصله با جیش‌العدل وطرح اختلافات با این گروه، تصویر مسالمت‌جویانه‌تری از این فعالیت گرو‌ه‌های مسلح بلوچ‌های ایران ارائه دهد.
او در یک مصاحبه چالشی با فرشته قاضی، خبرنگار روز گفته بود:» ما خشونت‌گرا نیستیم، خشونت را بر ما تحمیل کرده‌اند. اگر خشنونت را پایان دهند، ماه هم پایان می‌دهیم. اگر زمینه حداقل فعالیت مدنی و سیاسی و فرهنگی فراهم گردد، من قول می‌دهم و مردم را شاهد میگیرم که اسلحه را کنار می‌گذاریم. در غیر این صورت ما به مبارزه مان به همین صورت ادامه می‌دهیم.»
ابراهیم مهرنهاد،‌ که جیش‌النصر او را متهم به دست داشتن در قتل ریگی کرده نیز در مصاحبه‌ای با من جداگانه ضمن تشریح فعالیت‌های مدنی استان سیستان و بلوچستان به روز گفته بود «مقابله با جیش‌العدل در گروه رفع تبعیض از بلوچ‌های اهل سنت است.»
عبدالستار دوشوکی، تحلیلگر مسائل بلوچستان،‌ رویددهای اخیر را «دایره باطل خشونت و کشتار در بلوچستان» می‌خواند و می‌گوید «این چرخه خشونت‌بار هیچگونه کمکی به مبارزه مردم بلوچ برای احقاق حقوق قومی و مذهبی آنها نمی‌کند. »

به گفته آقای دوشوکی «جمهوری اسلامی با اقدام اخیر با یک تیر دونشان زده است. یعنی یک فعال شناخته شده مدنی بنام ابراهیم مهرنهاد برادر یعقوب مهرنهاد و یک فعال جهادی بلوچ بنام عبدالرئوف ریگی با یک نقشه ماهرانه اطلاعات همدیگر را از بین برده‌اند. و این یعنی باخت دوسر برای آنهایی که به مبارزه مسلحانه معتقدند و هم برای آنهایی که به مبارزه مدنی معتقد هستند چون باعث ایجاد حس بی‌اعتمادی عمیق بین فعالان مدنی شده است.»
http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/-f1f9c1ab1c.html
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

فیسبوک
با شنیدنِ این اسم و فامیل و احتمالاً خیلی‌ اسم و فامیل‌های دیگر، نه اندوهی به من اضافه خواهد شد، نه اشکی می‌سُرَد و نه حتی ابروهایم زیاد تغییری در حالتشان ایجاد بشود اما مثلِ حالا شاید اندکی در سیاهه‌های شب سکوت کنم و در همان بُهتِ فریز شده که کم‌کم می‌رود تا خودِ نامفهومش را تثبیت کند، یک پُکِ عمیق‌تر به سیگارم بزنم…
اسمی که آن بالا نوشتم، برادرِ «یعقوبِ مهرنهاد»ی بود که در مرداد ماه سال 1387 در زندان مرکزی زاهدان اعدام شد. ابراهیم اما متولدِ سالِ 1369 بود و بعد از اعدامِ برادرش که به زندان افتاد، آن‌قدر سن و سالش کم بود که زندانی سیاسی نوجوان نامیده می‌شد.
از حدودِ چهار ماه قبل یا تاریخی شبیه به همین‌ها و به بهانه‌ی شناختِ بیش‌تر و بهتر بلوچستان و بلوچ‌ها برای اختصاصِ شماره‌ای از «خطِ صلح» به رنجِ مضاعف در این منطقه و همین‌طور یادی از اولین وبلاگ نویسِ اعدامی در ایران(یعقوب وبلاگ می‌نوشت)، با ابراهیم مهرنهاد هم صحبت شدم. این قدر بابتِ موضوعِ انتخابی خوشحال بود و تشکر کرد که رسماً شرمنده‌ام کرد. یحتمل چیزهایی که در موردِ بافتِ شهریِ زاهدانِ کنونی(با پیشرفت و خصوصاً پیشرفتی محسوس اشتباه گرفته نشود) برایم گفت، لذت بخش‌ترین بخشِ آن گفتگوها بود چرا که در واقع ذهنیتِ من را که برساخته از لاشه‌های یک خاطره‌ی دور، از تنها سفرِ من به آن‌جا‌ها بود، به شدت ترمیم کرد و خب آن‌جا را که مثلِ اکثرِ بلوچ‌هایی که دستکم من از دور و نزدیک می‌شناسم، از عزمِ جزمِ مسئولین برای تغییرِ «اسمِ استان» گله می‌کرد(مسئله‌ای متفاوت با تقسیمِ استان)، به کُل درک نکردم. قول داده بود که از هیچ راهنمایی و کمکی که در این زمینه بخواهم، دریغ نکند و نکرد؛ هرچند که دستِ آخر، حاضر نشد یادداشتی برای برادرش بنویسد و گفت که کماکان تحتِ فشار حاکمیت است تا در .خصوصِ یعقوب چیزی نگوید و ننویسد
«این ارتباط که کم‌وبیش ادامه پیدا کرده بود، انگار با پیغامی که از او در رابطه با «مرگِ جمال «گرفتم، پایان یافت؛ «پیغامی از دلِ بلوچستان با مهر…
یعقوب دقیقاً شش سال قبل به اتهامِ محاربه از طریقِ ارتباط با گروه «جندالله» پرونده‌ی زندگی‌اش توسطِ حکومتِ ایران بسته شد و حالا برادرِ کوچک‌تر، ابراهیم، به اتهامِ همکاری با وزارت اطلاعات و ایفای نقش(!؟) در کشتن مولوی عبدالرئوف ریگی، توسطِ گروهِ «جیش النصر» این گونه شده است که در ویدئوی زیر(لینکِ ویدئو در کامنتِ اول) مشاهده خواهید کرد.
این‌که نظرِ بنده در موردِ جندالله و جیش العدل و جیش النصر چیست موضوعی‌ست که حوصله‌ی نوشتن‌اش را ندارم اما یک مسئله دستکم برای شخصِ من بدیهی و روشن است که جیش‌النصر بد به کاهدان زده و یک جا به هرچه انقلاب و اعدامِ انقلابی و آرمان و مخالفت با حکومت و کلماتِ دهانِ پر کنی از این دست، گند که هیچ، هرچه که از آن بدتر نیست، زده است.
یکی از معدود صفاتِ متشرکِ خیلِ عظیمی از مخالفین و اپوزوسیون و این‌ها، تاکید می‌کنم خیلِ عظیمی، که البته به طرزِ بسیار جالبی به سودِ لشکرِ مقابل هم تمام شده و می‌شود، توهمی‌ست که بی‌شک از مصرفِ سال‌ها مت‌آمفتامین هم قوی‌تر است.
بابا کمی دوزِ را پایین بیاورید؛ این چه مسخره بازی و شوخیِ کثیفی‌ست؟ اَه
پی‌نوشت: این را هم بگویم که دستِ آخر، جمال آن یادداشتِ مذکور را برای یعقوبِ مهرنهاد که بیش‌تر به سببِ زنده نگه داشتنِ نام‌اش بود، نوشت که لینکِ آن در کامنتِ دوم است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اختصاصی جهان نیوز
چگونگی قتل عبدالرئوف توسط یک جیش العدلی نفوذی/ «ابراهیم مهرنهاد» کیست؟
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۱۷
باقیمانده های منفعل گروه جیش النصر اعلام کرده اند که قاتل عبدالرئوف ریگی را اعدام کرده اند.
چگونگی قتل عبدالرئوف توسط یک جیش العدلی نفوذی/ «ابراهیم مهرنهاد» کیست؟
گروه سیاسی جهان نیوز ـ جیش النصر با صدور بیانیه ای ابراهیم مهرنهاد عضو سابق گروهک جیش العدل را مسؤول قتل عبدالرئوف معرفی کرده است.
ابراهیم مهرنهاد، برادر یعقوب مهرنهاد مسؤول شاخه فرهنگی گروهک جندالشیطان در زمان عبدالمالک ریگی بوده که چند سال قبل پس از دستگیری توسط وزارت اطلاعات و اعترافات سنگین، اعدام می شود.
وی چند سال قبل پس از برقراری ارتباط با باقیمانده های گروهک ریگی از ایران گریخته و به پاکستان می رود و در آنجا به جیش العدل می پیوندد.
از آنجا که وی در حوزه نویسندگی و وبلاگ نویسی برای گروه ریگی با بردارش – مسؤول سابق فرهنگی گروه عبدالمالک- همکار بوده است، مورد توجه محمدظاهر سرکرده گروهک جیش العدل قرار می گیرد.
محمدظاهر وی را تشویق می کند که بیانیه های گروه و گرداندن پایگاه های اطلاع رسانی جیش العدل را بر عهده بگیرد و از این طریق نقش عبدالرئوف نیز در این گروه تضعیف شود.
پس از جدایی عبدالرئوف ریگی از گروه جیش العدل، ابراهیم مهرنهاد به طرز غیر منتظره ای با وی به جیش النصر می رود.
عبدالرئوف ریگی وی را به عنوان مشاور و مسؤول شاخه سیاسی جیش النصر منصوب می کند و وی با نام مستعار محمدرضا عثمانی فعالیت خود را آغاز می کند.
با بالا گرفتن اختلافات میان جیش العدل و جیش النصر، عبدالرئوف ریگی رسما با صدور بیانیه ای جیش العدل را تکفیر می کند و از آنجایی که نقش مفتی را برای گروه اش داشته است، قتل محمدظاهر برای اعضای جیش النصر واجب می شود.
به همین دلیل راهی برای محمدظاهر جز حذف عبدالرئوف باقی نمی ماند. با توجه به اختفای عبدالرئوف در کویته پاکستان تنها را حذف وی ترور از طریق یکی از نفوذی های گروه جیش النصر بوده است.
در همین زمینه «ع.د» مشاور سازمان جاسوسی انگلیس در حوزه اهل سنت و قوم بلوچ و مرتبط با گروه های تروریستی شرق کشور درباره جزییات این حادثه چنین توضیح می دهد: «شب روز چهارشنبه، ۲۷ آگوست، عبدالرئوف ریگی به همراه تنی چند از اعضای جیش النصر به منزل ابراهیم مهرنهاد در کویته می‌آید تا با هم جلسه‌ای داشته باشند. بعد از جلسه عبدالرئوف ریگی و همراهانش خانه مهرنهاد را ترک می‌کنند. اما به فاصله اندکی ماشین آنها با نارنجک و مسلسل مورد حمله قرار می‌گیرد که عبدالرئوف ریگی و یک تن دیگر کشته و سه تن دیگر زخمی می‌شوند.»

به گفته وی، ابراهیم مهرنهاد که به همراه دیگر اعضای جیش‌النصر در مراسم تدفین ریگی شرکت کرده بود، ساعاتی بعد توسط اعضای جیش‌النصر دستگیر می‌شود.
http://www.jahannews.com/vdcgx79wuak9ux4.rpra.html
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تلاش سرویس عربستان برای سرپوش گذاشتن بر اختلاف تروریست‎های شرق کشور/
انگیزه قتل عبدالرئوف ریگی توسط مهرنهاد چه بوده است؟/ ماجرای ارتباط برادر مهرنهاد با انجمن طیف علامه/ محمد ظاهر چگونه ترور را مدیریت کرد؟

گروه سیاسی – رجانیوز: جیش النصر با صدور اطلاعیه‎ای که العربیه بعنوان رسانه سرویس امنیتی عربستان آنرا منتشر کرده، شخصی به نام ابراهیم مهرنهاد را به عنوان عامل ترور عبدالرئوف ریگی معرفی کرده و از مجازات وی خبر داده است. این در حالی است که بررسی‎های رجانیوز حکایت از یک پشت پرده پیچیده و تسویه حسابی فراتر از آنچه جیش النصر مدعی آن شده است حکایت دارد.
به گزارش رجانیوز، ابراهیم مهرنهاد که عضو گروه جیش العدل بوده برادر یعقوب مهرنهاد، مسئول سابق شاخه فرهنگی گروهک عبدالمالک ریگی می باشد. «یعقوب» همچنین مسئول شبکه زنجیره ای وبلاگ های گروهک عبدالمالک در سالهای قبل از 86 بوده است.

وبلاگ‎های تحت مدیریت وی از قبیل دلاور32 ، مجاهدین ، جنبش مقاومت مردمی ، وبلاگ جنبش الجهاد ، الفرقان و ده‌ها وبلاگ دیگر به همراه تعدادی از سایت‌های حامی گروهک ، در آن مقطع مهمترین نقش را به عنوان بازوی عملیات روانی گروهک ریگی بازی می کردند.
«یعقوب» همچنین با نفوذ درسازمان ملی جوانان در پوشش تشکل غیردولتی(NGO) «انجمن جوانان صدای عدالت» با جذب نیرو در نقاط مختلف سیستان و بلوچستان به صورت پوششی فعالیت گسترده‎ای برای عبدالمالک انجام می‎داده است.
اعترافات تکان‌دهنده این جاسوس که مدت‌ها با پوشش رسانه‌ای و همچنین فعالیت در تشکل‌های مختلف و نیز ارتباط با برخی از محافل دانشجویی خصوصاً تشکل غیرقانونی انجمن طیف علامه ، توانسته بود وجهه‌ی مناسبی برای خود ایجاد کند ، نشان داد وی یکی از طراحان حوادث تروریستی چون ناهوک ، ،حادثه خون‌بار تاسوکی و همچنین طراح اغتشاش همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب در زاهدان در چند سال قبل بوده است .
پس از منتشر شدن مشکوک فیلم دیدار او با عبدالمالک در حالی که مشغول طرح‌ریزی برای انجام یک جنایت دیگر بودند، «یعقوب مهرنهاد» در اردیبهشت 86 به جرم جاسوسی و ارتباط باگروهک تروریستی دستگیر شد.
این در حالی است که نحوه لو رفتن فیلم دیدار وی با عبدالمالک ریگی تا مدت‎ها به عنوان یک اقدام مشکوک ذهن علاقه مندان به پیگیری حوادث امنیتی جنوب شرق را به خود مشغول کرده بود.
نحوه انتشار این فیلم در فضای مجازی به نحو مشکوکی از وجود یک اراده برای دیده شدن این ارتباط حکایت داشت و این در حالی است که بعدها مشخص شد یکی از نزدیکان عبدالمالک با چراغ سبز وی این فیلم را منتشر کرده است.
هدف اصلی انتشار این فیلم نیز ترس از قدرت گرفتن بیشتر «یعقوب مهرنهاد» در محافل خارج از کشور بوده است، «یعقوب» در سال 85 عبدالمالک را دور زده و مستقیما با سرپل‎های او در برخی کشورهای اروپایی ارتباط گیری کرده بود.

اما شاید نکته کلیدی ترور عبدالرئوف را باید در فاش شدن منشاء انتشار فیلم دیدار یعقوب و عبدالمالک در فضای مجازی دانست. اخبار رایج در میان این گروه‎های تکفیری حاکی از آن است که این ماجرا توسط محمد ظاهر که در آن زمان از نزدیکان عبدالمالک بوده و از ماجرا خبر داشته به » ابراهیم مهرنهاد» که به جیش‎العدل پیوسته، منتقل شده است.

صلاح الدین فاروقی ( اسم مستعار محمد ظاهر) و عبدالرئوف

برخی منابع معتقدند با اوج گیری اختلاف میان عبدالرئوف ریگی (سرکرده جیش النصر) و محمد ظاهر (سرکرده جیش‎العدل) و تکفیر یکدیگر این مساله به ابراهیم مهرنهاد اینگونه منتقل شده است که عبدالرئوف فرمان انتشار فیلم دیدار «یعقوب» با عبدالمالک را در آن زمان صادر کرده است.

«ابراهیم مهرنهاد» با نزدیک شدن به عبدالرئوف از جیش‎العدل جدا و به گروه ریگی منتقل شده و آنچنان اعتماد عبدالرئوف را جلب کرده بود که از طرف وی به عنوان مسئول شاخه سیاسی گروه تازه تاسیس جیش النصر انتخاب می شود.

نهایت امر نیز همچنانکه «ع.د» یکی از مرتبطین گروه‎های تروریستی شرق کشور در لندن بیان کرده «ابراهیم» چند روز قبل پس از یک میهمانی در خانه خود، عبدالرئوف را در کویته به قتل می‎رساند. آنچنان که از گزارش‎ها و واکنش‎ها برمی‎آید، ترور عبدالرئوف ریگی، ضربه بزرگی به جریانات تکفیری شرق بوده اما نکته غیرقابل انکار آن است که این ترور به دلیل شدت گرفتن اختلافات داخلی این جریانات بوقوع پیوسته و این مسئله آنقدر روشن است که حتی فعالین مرتبط با این جریانات نیز نتوانسته‎اند آنرا انکار کنند، اما نکته جالب تلاش سرویس‎های امنیتی منطقه است که تلاش می‎کنند با برخی خبرسازی‎های رسانه‎ای جالب توجه و برای سرپوش گذاشتن بر این شکاف ترور مذکور را به هر شخص، گروه و یا دولتی نسبت بدهند.
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=201953
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عصر هامون گزارش می دهد؛
پایان شرارت های یک شرور/«عبدالرئوف ریگی» که بود؟+عکس
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۱۳کد مطلب: 58934

عبدالرئوف ریگی سرکرده گروهک جیش النصر که منشعب شده از گروهک جند الشیطان و جدا شده از جیش الظلم بود بامداد گذشته به هلاکت رسید.
پایان شرارت های یک شرور/«عبدالرئوف ریگی» که بود؟+عکس
به گزارش سرویس سیاسی عصر هامون، پس از دستگیری و اعدام عبدالمالک ریگی گروه جند الشیطان که از طرف مالک برای آن فرصتی برای انتخاب جانشین مهیا نشده بود در یک شوک عظیم فرو رفت. در همین زمان به نظر می‌رسید که «عبدالرئوف ریگی» برادر بزرگ‌تر عبدالمالک که خدمت فراوانی به جند الشیطان در ریختن خون مردم بیگناه سیستان و بلوچستان کرده بود با سابقه حدود سه سال تحصیل در حوزه‌های علمیه استان و عضو شورای افتا گروهک جندالشیطان بود، به عنوان سرکرده‌ تعیین شود.

به ترتیب از راست به چپ صلاح الدین فاروقی و عبدالرئوف ریگی
اما این اتفاق روی نداد و شخص دیگری به نام محمدظاهر و نام مستعار صلاح‌الدین فاروقی به عنوان سرکرده‌ انتخاب شد. با منحل شدن جندالشیطان، صلاح‌الدین فاروقی با تأسیس گروه جدیدی با عنوان «جیش‌العدل» به فعالیت‌های تروریستی خود ادامه داد. اینجا بود که عبدالرئوف ریگی به دلیل ارتباط های زیادی که با سرویس های جاسوسی غربی و عربی داشت عنوان سخنگویی این گروهک را یدک کشید.
بر همین اساس جیش الظلم باید برای تامین نیازهای مادی گروهک، خودی به اربابان غربی و عربی خود نشان می داد که دست به شرارت های مختلفی در منطقه زد.
در آبان ماه سال گذشته هنگام جابجایی نیروهای مرزبانی سه ماشین از مرزبانان هنگ مرزی سیرکان در کمین اشرار مسلح قرار می گیرند و در این حادثه ۱۷ تن از نیروزهای مرزبانی شهید و پنج نفر زخمی می شوند و زمانی نمی گذرد که این گروهک در وبلاگ منتسب به خود این اقدام را بر عهده می گیرد.
همچنین اواخر سال ۹۲ بود که تعدادی از افراد گروهک تروریستی جیش‌العدل با ورود به مرزهای مشترک ایران با پاکستان اقدام به ربودن و گروگانگیری ۵ مرزبان ایرانی و استقرار آن‌ها در مناطق کوهستانی پاکستان کردند که با اقدام رسانه ها و فضای مجازی چهره ی این گروه بیشتر شناخته شد.

در همین زمان گروهک اعلام کرد که با دستور شورای مرکزی،‌ اقدام به قتل گروهبان دانایی‌فر یکی از گروگان‌ها کردند که همین امر به سبب مخالفت عبدالرئوف باعث آشکار شدن عمق اختلافات سرکردگان گروه شد. اگر چه خبر شهادت دانایی فر از اوایل سال منتشر شد اما همچنان این خبر از سوی مقامات بومی و محلی و کشوری تائید و تکذیب می شود و هنوز کسی پرده از حقیقت ماجرا بر نداشته است.
هنوز چندی نگذشته بود که عبدالرئوف ریگی بخاطر اختلافات سابقی که جهت جانشینی عبدالمالک با صلاح الدین فاروقی سرکرده گروهک جیش الظلم پیدا کرده بود در تماسی با شبکه العربیه مخالفت خود را با اعدام گروهبان جمشید دانایی فر مرزبانان ربوده شده ایرانی اعلام می کند و این باعث دامن زدن به اختلافات سابق میان اعضای گروهک می شود که همین امر موجب عزل وی از سمت سخنگویی این گروهک تروریستی شد.
علی‌رغم این اخبار، در صفحه ای در شبکه اجتماعی فیسبوک که منسوب به گروهک جیش العدل بود، هیچگونه اخباری در این خصوص نقل نشد و همچنان از وی با عنوان سخنگو نام برده می شد با این وجود سایت العربیه فارسی نیز که که با ریال های سعودی اداره می شود این خبر را منتشر کرد، که پس از مدتی آن را از خروجی پایگاه خبری خود حذف نمود.
با این حال در اوایل سال 93صفحۀ فیسبوک منتسب به گروهک جیش النصر وابسته به عبدالرئوف ریگی بیانیه‌ای مبنی بر اعلام موجودیت گروهکی تازه تاسیس به نام جیش النصر که مشتق از گروهک تروریستی جیش الظلم بوده، منتشر شد.

صفحه فیس بوک گروهک و انتشار بیانیه
در بخشی ازبیانیه این گروهک این چنین آمده است «هدف از تشکیل این گروه برپایی عدل و مبارزه با نظام جمهوری اسلامی است و دراین راستا و برای ایجاد وحدت با تمام گروهک‌ها و افراد دیگر دعوت به همکاری کرده است. این گروه هیچ‌گونه تقابل و تضادی با گروهک‌های دیگر مانند جیش‌العدل ندارد و هر دو گروه برای رسیدن به هدف مشترک مبارزه و جهاد تلاش می‌کنند. هدف از تشکیل این گروهک وجود اختلاف نظرهای جزئی در شیوه مبارزه است».
البته این گفتار چندان صادق نبود و با گذشت زمان کذب این ادعا آشکار شد و به حدی اختلافات بالا گرفت که هر دو طرف افرادی از گروه مقابل را به قتل رساندند و همین موضوع به فضاهای مجازی و رسانه‌‎ها کشیده شد و باعث رسوا شدن هر دو جریان گردید و معلوم شد که هر گروه به دنبال منافع خود هستند و ادعاهایشان برای دست‌یابی به عدالت و برابری پوچ و بی‌اساس است و هنگامی که منافع خود را در خطر ببینند حاضر به انجام هر کاری هستند.
بر همین اساس سرانجام منابع آگاه از هلاکت عبدالرئوف ریگی سرکرده گروهک مزدور جیش النصر منشعب از جندالشیطان و جداشده از جیش الظلم در کویته پاکستان خبر دادند و با تائید آن پرونده شرارت های وی برای همیشه بسته شد.
http://www.asrehamoon.ir/vdci53aw.t1avp2bcct.html
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عصر هامون بررسی می کند؛
«تنازع برای بقا» قانون حاکم بر گروهک های تروریستی/حذف عبدالرئوف تصمیمی برای بقاء جیش العدل
تاریخ انتشار : يکشنبه ۹ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۰۲کد مطلب: 59029

تحولات اخیر در منطقه خاورمیانه باعث جلب توجه ناظران بین المللی به این منطقه شده و قطعا شاخه ای بحث برانگیز در بررسی این تحولات رشد قارچ گونه تیم های تروریستی در این منطقه است که باعث شده تا سرعت این تحولات رشد فزاینده ای را طی کند.
«تنازع برای بقا» قانون حاکم بر گروهک های تروریستی/حذف عبدالرئوف تصمیمی برای بقاء جیش العدل
«تنازع برای بقا» قانون حاکم بر گروهک های تروریستی/حذف عبدالرئوف تصمیمی برای بقاء جیش العدل
به گزارش سرویس سیاسی عصرهامون، طبیعت این ماجرا، تمرکز سرویس های امنیتی کشورهای درگیر، بر روی این تحولات است تا نو به نو برآوردهای سیاسی- امنیتی را از این تحولات استخراج کنند و بر اساس آن راهبردهای امنیتی خود را در این سیر سیال سازماندهی کنند و کشوری که در تحلیل این تحولات نتواند گام های حساب شده ای را اتخاذ کند قطعا در بر آورد های خود دچار خطا می شود و طبیعتا خروجی این اشتباه محاسباتی چیزی جز هزینه های سنگین برای امنیت ملی آن سیستم سیاسی نخواهد بود و کشور ما نیز به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی که دارد از این امر مستثنی نیست.
چند روز قبل خبری مبنی بر به هلاکت رسیدن عبدالرئوف ریگی سرکرده گروهک جیش النصر منتشر شد و موجی از تحلیل ها و خبر سازی ها را در پی داشت که در این رابطه ما نیز نکاتی را ذکر می کنیم:
الف: پس از دستگیری عبدالمالک ریگی و شکل گیری گروهک جایگزین آن با نام جیش العدل، سهم اطرافیان مالک ریگی در گروه به درستی در نظر گرفته نشد و محمد ظاهر سعی کرد تا ساختار قدرت در این گروهک را تغییر دهد، لذا بر خلاف گذشته دیگر همه چیز به خاندان مالک منتهی نمی شد. بلکه فقط سعی شد تا از عبدالرئوف برادر بزرگتر مالک چهره ای سمبلیک( سخنگوی جیش العدل) ساخته شود تا جایگاه مالک ریگی به عنوان یک اسطوره همچنان در گروه حفظ شود و از این کانال به جذب اعضاء پرداخته شود. اما آنچه که مسلم است، این صورت بندی قدرت باعث نارضایتی روز افزون عبدالرئوف و تیم وفادار به او می شد و از همان ابتدا تبدیل شده بود به گسلی برای انشعابی که بعدا رخ داد.
ب: در مقابل عبدالرئوف از موقعیتی که به عنوان سخنگوی جیش العدل دارا بود نهایت استفاده را کرد، وی با استفاده از ارتباط های قدیمی دایی خود با سر پل های CIA در منطقه ارتباط خود را با سرویس های امنیتی غربی بیش از پیش مستحکم تر کرد و با مصاحبه های متعددش با شبکه ها و رسانه های مختلف جایگاهش را به عنوان شخص اول گروهک نمایان ساخت و به خوبی از ظرفیت رسانه ها برای تثبیت خود استفاده کرد تا حدی که دیگر جیش العدل را با او می شناختند و او را با جیش العدل!
این نکته قطعا مطلوب جریان دیگر درون شبکه که توسط محمد ظاهر رهبری می شد نبود و تلاشهایی از قبیل تعیین جانشین برای عبدالرئوف ریگی هم صورت گرفت تا از نقش وی بکاهند اما دیگر خیلی دیر شده بود و چهره ی اول رسانه ای گروهک» عبدالرئوف» بود.
ج: جیش العدل آنچنانکه باید و شاید در ابتدا مطرح نبود اما عملیات آنها در مرز های سیستان و بلوچستان و ربودن 5 سرباز ایرانی و رپرتاژهای رسانه ای که برای این گروهک صورت گرفت خروجی اش این بود که نام این گروهک بر سر زبان ها افتاد. اما با اعدام جمشید دانایی فر همان زخم کهنه سر باز کرد و عبدالرئوف گروهکی تحت عنوان جیش النصر را سازماندهی کرد و در رسانه ها به صراحت مخالفت خود را با اعدام وی بیان کرد که این اعلام گسترده و بی پرده خود از عمق اختلافات میان این دو جریان در جیش العدل حکایت می کرد و اعدام این سرباز ایرانی بهانه ای شد برای شکل گیری انشعابی که مدتها قبل زمینه های آن فراهم شده بود.
د: تامین مالی گروهک های تروریستی عمدتا از سه طریق صورت می گیرد:
– کشورهای مرتجع منطقه.
– سرویس های امنیتی غربی.
– قاچاق سوخت و مواد مخدر.
دو منبع ابتدایی بین همه گروهکها مشترک است و بسته به سیاست های، سیاستگذاران مربوطه، درآمد های این دو منبع برای هر گروهکی متفاوت است که شرح چگونگی ان در این مختصر نمی گنجد اما در منبع سوم این قدرت تعیین کنندگی گروهک هاست که سهم هر کدام را مشخص می کند که گاه سود این منبع بسیار نجومی است. در واقع برای تصاحب این منبع درآمدی ، قانون » تنازع برای بقا» حاکم است. از آنجا که قاچاق سوخت و مواد مخدر قبل از انشعاب یک منبع درآمدی برای یک گروهک واحد محسوب می شد هیچ مشکلی رخ نمی داد، اما حالا با شکل گرفتن انشعاب یک منبع واحد برای دو گروهک مجزا قرار دارد. لذا تصاحب این منبع درآمد اولین نتیجه طبیعی اش جنگ و نزاع است. و این جنگ و نزاع از مدتها پیش در جریان بوده به طوری که مدتی پیش گروهک جیش النصر به سرکردگی عبدالرئوف به محل استقرار تعدادی از اعضای جیش العدل یورش برده و آنها را به قتل رسانده بود و در حقیقت حمله اخیر جیش العدل به محل استقرار عبدالرئوف و کشتن وی و ابوبکر ریگی یک نوع خونخواهی بوده است.
ه: از آنجا که جایگاه فقهی عبدالرئوف نمود بسیار زیادی داشته است تا آنجا که عبدالمالک معدوم چشم بسته به همه فتواهای وی عمل می کرد، اما اینک پس از هلاکت وی در میان گروهک آنچه که اتفاق می افتد خلاء تئوریک ناشی از نبودن یک نظریه پرداز است. با وجود عبدالرئوف که توانسته بود رهبری سیاسی، نظامی و فقهی را یکپارچه کند و خودش مرجع همه مسائل باشد تقریبا تیم جیش النصر قوت بیشتری یافته بود و به خیلی از حواشی این روزهای گروهک های تروریستی گرفتار نبود اما باید اذعان کرد که قطعا یکی از شاهرگ های حیاتی هر گروهک تروریستی بخش نظریه پردازی اش می باشد و اگر این بخش دچار خلاء شود کل شاکله آن تیم در معرض فروپاشی قرار خواهد گرفت و طبق اخبار، پس از عبدالرئوف فردی که توانایی برای جایگزینی وی در بخش نظریه پردازی گروهک را داشته باشد وجود ندارد و این همان پاشنه آشیلی است که موجبات فروپاشی این گروهک (جیش النصر) را فراهم می آورد و دقیقا همان چیزی خواهد شد که جیش العدل برای بقا خود در نظر دارد.
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=201953
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شاخه سیاسی جیش النصرایران
بیانیه مقاومت جیش النصر ایران در خصوص ترور و به شهادت رسیدن امیر عبدالرئوف ریگی رحمه الله رهبری این سازمان
أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَن یَقُولَ رَبِّیَ اللَّهُ
آیا می خواهید مردی را به دلیل این که می گوید: پروردگار من تنها الله است بکشید!( سوره غافر – آیه28)
بدینوسیله مقاومت جیش النصر ایران به اطلاع عموم مردم ایران وجهان میرساند:
چهارشنبه مورخه پنجم شهریورماه 93مقارن ساعت23:30طی کمین عناصر معلوم الحال در یکی از شهرهای بلوچستان به همراه چهار تن دیگر از همراهانش مورد تهاجم نارنجکی و رگبار مسلسلی قرار گرفتند که طی این عملیات بزدلانه استاد المجاهدین به همراه یک تن دیگر از یاران جان نثارش به نام صادق(معید ریگی) به شهادت رسیده و به دیدار حق نائل میگردند و سه تن دیگر مجاهدان نیز مورد اصابت چندین گلوله متعدد قرار میگیرند که بحمدالله حال 2نفر از آنان رضایت بخش بوده و یکنفر دیگر در وضعیت وخیمی بسر می برد.
شاخه اطلاعاتی جیش النصر ایران به شواهد و قرائن مطلوبی که با بازسازی صحنه جنایت ترور وهمچنین اظهارات مصدومین به دست آورده است که در بیانیه های بعدی در این خصوص اطلاع رسانی بیشتری خواهد شد.
جیش النصر ایران با قاطعیت تمام اعلام میدارد که این مقاومت با حذف فیزیکی یک نفر نه تنها از بین نخواهد رفت بلکه توان و انرژی مضاعفی جهت نیل به اهداف از پیش تعیین شده خود خواهد یافت و این سازمان که اصول بنیادی آن توسط رهبری شهید ِ مقاومت پایه ریزی شده است به راه و مقصد عدالت طلبانه با استفاده از تمامی پتانسیل های موجود بهره خواهد گرفت و انتقام سختی را از جنایتکاران و بانیان این ترور خواهد گرفت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آخرین به روز شدن: پنج شنبه 2 ذو القعدة 1435هـ – 28 اوت 2014م KSA 14:37 – GMT 11:37
عبدالرئوف ریگی رهبر جیش النصر کشته شد
پنج شنبه 2 ذو القعدة 1435هـ – 28 اوت 2014م
دبی-العربیه.نت فارسی
گزارش ها از کشته شدن عبد الرئوف ریگی رهبر گروه شبه نظامی جیش النصر در خاک پاکستان حکایت می کند.
سایت خبری تحلیلی «شستون» که در استان سیستان و بلوچستان فعالیت می کند، به نقل از یک منبع آگاه گزارش داده که عبد الرئوف ریگی در شهر کویته پاکستان کشته شده است.
یک منبع آگاه نیز در گفت و گو با العربیه تاکید کرد که عبد الرئوف ریگی پنجشنبه 28 اوت در شهر کویته پاکستان کشته شده است.
هنوز جزئیات بیشتری در این باره اعلام نشده و معلوم نیست که رهبر جیش النصر چگونه و به دست چه گروهی به قتل رسیده است.
عبد الرئوف ریگی برادر عبدالمالک ریگی رهبر پیشین گروه جند الله بود که مشی مسلحانه را برای مبارزه با جمهوری اسلامی ایران در استان سیستان و بلوچستان برگزیده بود. عبدالمالک ریگی توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران دستگیر و در زندان اوین تهران اعدام شد.

جیش النصر که رهبری آن را عبد الرئوف ریگی بر عهده داشت، پس از ماجرای گروگان‌گیری سربازان ایرانی به ‌وسیله گروه جیش‌العدل در اسفندماه سال گذشته و در پی اختلافات داخلى این گروه بر سر اعدام گروهبان مرزى ایران تأسیس شد.
در بیانیه ماه مه گذشته جنبش «جیش النصر ایران» آمده است: «جیش النصر یک جنبش اسلامی است که معتقد به ارزشهای اسلامی از جمله جهاد یا به عبارتی جنگ مسلحانه بر علیه نظام جمهوری اسلامی است و در مقاومت خود را متعهد به پاسداری از ارزشهای اسلامی می داند و بر اعتدال و میانه روی و امت وسط تاکید دارد.»
عبدالرئوف ریگی، در گفتگویی با «العربیه » در رابطه با اختلافات میاه دو گروه جیش العدل و جیش النصر بر سر خط مشی سیاسى گفته بود: «اختلاف بر سر روش کار و همچنین اختلاف نظریات بود زیرا برنامه کاری ما هدف قرار دادن اساس و بنیاد نظام و سرکردگان نظام هستند که به امید خداوند بزودی فعالیت ها آغاز خواهد شد. در مورد روش کار بنده معتقد به تقسیم کار و تشکیل مجموعه ها و تقسیم اختیارات و عدم تمرکز، ارج نهادن به شورا و گسترش فعالیت مجموعه ها بودم، که با مخالفت برخی مواجه شد و یک ماه پیش تشکیل جلسه دادیم تا مشکل حل گردد و شورایی تشکیل شد اما مصوبات شورا اجرا نگردید و ما نهایتا تصمیم گرفتیم جدا شویم.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عبد الرئوف ریگی ترورشد
نوکیں حال
پنجشنبه, اوت 28, 2014 – 16:18
‫عبدالرئوف ریگی، برادر عبدلمالک ریگی و رهبر جیش النصر و سخنگوی سابق جند الله دیشب ، در تاریخ بیست هشتم ماه اوت ۲۰۱۴ میلادی در کویته پاکستان ترور شد.
‫اولین کسان که در این زمینه خبر ترور او را پخش کردند سایت های امنیتی جمهوری اسلامی بودند.
‫وی تا چندی پیش سخنگوی سازمان جیش العدل به رهبری صلاح الدین فاروقی بود ولی بدلیل اختلافاتی که بین او و فاروقی پیش امد، از عضویت سازمان عدل کناره گیری کرد و تشکیل سازمان جیش النصر را علام کرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عبد الرئوف ریگی ترور گردید.
رضا حسین بر
عبدلروف ریگی، برادر عبدلمالک ریگی و رهبر جیش النصر و سخنگوی سابق جند الله دیشب ، در تاریخ بیست هشتم ماه اوت ۲۰۱۴ میلادی در کویته پاکستان ترور شد.
اولین کسان که در این زمینه خبر ترور او را پخش کردند سایت های امنیتی جمهوری اسلامی بودند.
وی تا چندی پیش سخنگوی سازمان جیش العدل به رهبری صلاح الدین فاروقی بود ولی بدلیل اختلافاتی که بین او و فاروقی پیش امد، از عضویت سازمان عدل کناره گیری کرد و تشکیل سازمان جیش النصر را علام کرد.
اختلافات از زمانی شروع گردید که گروهبان جمشید دانایی فر به دستور فاروقی به قتل رسید.
روف ریگی چند بار علام کرد که کشتن این گروهبان بدون مشورت انجام گرفته و به شهرت مبارزات مردم بلوچ لطمه میزند. او عقیده داشت که مبارزات مردم بلوچ باید بر طبق منشور جهانی حقوق بشر و منشور های دیگر باشد تا بتواند حمایت مردم ایران و جهان را همراه بیاورد.
تا کنون هیچ گروهی مسوولیت ترور او را به عهده نگرفته است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سرکرده گروهک جیش النصر به هلاکت رسید
کد مطلب: ۳۲۴۵۶تاریخ انتشار:پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۳۸
اوشیدا: یک منبع آگاه از کشته شدن سرکرده مزدور گروهک جیش النصر در خاک پاکستان خبر داد.
سرکرده گروهک جیش النصر به هلاکت رسید
به گزارش پایگاه خبری اوشیدا: یک منبع آگاه در گفت و گو با شستون از هلاکت عبدالرئوف ریگی سرکرده گروهک مزدور جیش النصر خبر داد و گفت: عبدالرئوف روز گذشته در کویته پاکستان کشته شده است.
بر اساس این گزارش هنوز جزئیاتی از نحوه هلاکت وی در دست نیست اما آنچه مشخص است حکایت از پایان دوران شرارت برادر معدوم عبدالمالک ریگی دارد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
محمد آرمیان بلوچ
فیسیوک ـ دیروز ساعت ‏هشت شهریور 1393
انا لله و انا الیه راجعون. شهادت برادر عبدالرئوف ریگی را به خانواده بسیار محترم قائد المجاهدین امیر عبدالمالک ریگی تسلیت عرض نموده و تاسف عمیق خود را بدینوسیله ابراز میدارم. خداوند به تمام افراد محترم این خانواده صبر جمیل عطا بفرماید و توفیق دهد که در این وقت حساس به وساوس دشمنان دوست نما که همیشه در صدد فرصتی برای ایجاد فتنه و گسترش اختلاف بین برادران هستند توجه نکنند و موضوع را به خدا واگذار نمایند چون قوی ترین انتقام گیرنده خداوند است. خداوند هیچ ظالمی را بدون مجازات نخواهد گذاشت. این اختلاف پیش آمده بین برادران قابل حل بود ولی دشمن اصلی همه مان که همیشه در کمین نشسته و عوامل مزدور زیادی در اختیار دارد از اینگونه اختلافات حد اکثر استفاده را میکند و برای آتش افروزی بین برادران و کشت و کشتار وسیع دست به چنین اقدامات جنایتکارانه ای میزند و ما شاهد این نوع توطئه ها بوده ایم که دشمن در میان همه اقوام ملت بلوچ به اجراء در آورده سران طوایف بلوچ و افراد مهم و لایق این طوایف را با همین روش شیطانی به قتل رسانده است و ما از این تجربیات تلخ نباید غافل باشیم در غیر اینصورت خیلی متضرر خواهیم شد و این ملت بدبخت و محکوم مان همچنان محکوم خواهد ماند. خداوند روح این برادر شهید مان را در اعلا علیین جنت الفردوس شاد بدارد. آمین.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
Reza Hossein Borr
جمعه هشت شهریور 1393
فیسبوک رضا حسین بر
تسلیت رضا حسین بر به خانواده و طایفه ریگی و مردم بلوچ و ایران به مناسبت شهادت عبدالروف ریگی
هموطنان گرامیم
شهادت عبدالروف ریگی را به تمام مردم مبارز ایران و بلوچستان تسلیت میگویم. من اطمینان دارم که شما هم مثل من، دوچار اندوه فراوان شده آید. سالها طول خواهد کشید تا کسی چون او پیدا شود. علت شهادت او نیز میزان اثر گذاری وسیع او روی تحولات بلوچستان و مناطق سنی نشین و ملت ایران را نشان میدهد.
وجود او یک سرمایه بزرگ و نبود او یک ضایع ملی است.
خانواده ریگی بزرگترین تحول را در بلوچستان و مناطق سنی نشین پدید اوردند و در این کار بسیاری از ا عضای خانواده خود را از دست دادند. بیگانگان هر چه در باره انها بگویند بگذار بگویند. اثری را که انها بر ایران و بلوچستان گذاشتند، هیچ کس دیگری در این دوره نگذاشته است.
و در اینجا به همکاران سابق و فعلی خانواده او می گویم که اگر حضرت محمد نبود، ابوبکر و عمر و عثمان و علی نیز نبودند. و اگر خانواده ریگی نبود، فاروقی و دیگران هم نبودند. این مطلبی است که هیچ کس نباید آن را فراموش کند، مخصوصا کسانی که از طریق این خانواده به نام و جایی رسیدهاند.
در این شرایط حساس، از همه مردم بلوچ و مخصوصا خانواده و طایفه ریگی و طوایف وابسته انها، استدعا میکنم که خونسردی خود را حفظ کنند و دست به هیچگونه حرکتی علیه هیچ کسی نزنند تا واقعیت ها روشن شود.
اطمینان داشته باشید که اکنون که ملت بلوچ رهبری بزرگ را از دست داده است، قطعا رهبر بزرگ دیگری را برای ما پدید خواهد اورد.
رضا حسین بر
بیست و هشتم ماه اوت ۲۰۱۴ میلادی
لندن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شنبه ۸ شهریور ۱۳۹۳ تهران ۱۳:۰۴ – ۳۰ اوت ۲۰۱۴
رادیو فردا
جیش‌العدل تکذیب کرد: «جمهوری اسلامی عبدالرئوف ریگی را کشته است»
گروه جيش‌العدل ضمن تکذيب کشته شدن عبدالرئوف ريگی به دست نيروهای اين گروه، جمهوری اسلامی را مسئول قتل آقای ريگی دانست.
اين سازمان با صدور اطلاعيه‌ای در روز پنج‌شنبه، ششم شهريور، از کشته شدن عبدالرئوف ريگی به عنوان «شهادت» نام برده و افزوده است که «اختلاف سليقه‌ها و مشکلات» ميان دو گروه جيش‌العدل و جيش‌النصر «به آن اندازه نبوده که منجر به کشتار و يا درگيری فی‌مابين» شود.

اين اطلاعيه در صفحه فيس‌بوک جيش‌العدل منتشر شده است.

عبدالرئوف ريگی، برادر عبدالمالک ريگی، رهبر سابق گروه جندالله است. عبدالمالک در سال ۱۳۸۸ توسط نيروهای امنيتی جمهوری اسلامی دستگير و يک سال بعد اعدام شد.
عبدالرئوف ريگی پس از مرگ برادرش و با همراهی ديگر اعضای گروه جندالله، گروه جديدی به نام جيش‌العدل را تاسيس کرد، اگرچه در سال گذشته، از اين گروه نيز جدا شد و گروه تازه ديگری به نام جيش‌النصر تاسيس کرد.
خبرگزاری‌های ايران می‌گويند که عبدالرئوف ريگی در شهر البندين پاکستان، و در پی «درگيری» ميان اين گروه و گروه جيش‌العدل «کشته شده است».
اما جيش‌العدل گفته است که «برادر عبدالرئوف در پاره‌ای از مسائل» با اين گروه «دچار اختلاف و اعلام به عمل جدايی بر خلاف رضايت سازمان گشت، اما خدمات مخلصانه وی قابل ارج و تقدير است».
بنا بر اعلام جيش‌العدل، اين گروه «حل مشکل به وجود آمده [با جيش‌النصر] را در پيش روی خويش داشت»، اما «دشمن با سوءاستفاده از فرصت پيش آمده و زير ذره‌بين قرار دادن قدم به سوی برگشت و حل اختلافات»، عبدالرئوف ريگی را «ناجوانمردانه به شهادت رساند».
اين گروه مسلح مخالف جمهوری اسلامی که اخيرا پايان سال ۱۳۹۴ را «آخرين فرصت» حکومت ايران برای «ترک بلوچستان» اعلام کرده بود تهديد کرده است که «انتقام سختی» از جمهوری اسلامی می‌گيرد.
جيش‌العدل می‌گويد که برای «احقاق حقوق اهل سنت ايران و مردم بلوچستان»، در حال «جهاد» با جمهوری اسلامی است.
این گروه در سال‌های اخیر بسیاری از نیروهای نظامی جمهوری اسلامی و مردم غیرنظامی را به قتل رسانده یا به گروگان گرفته است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زاهدان نیوز پایگاه خبری تحلیلی منطقه جنوب شرق کشور
تاریخ خبر: ۱۳۹۳/۰۶/۰۸ ۲۳:۱۵:۰۰
تحلیل رسانه‌ای ماجرای هلاکت عبدالرئوف
افشای حقایقی مهم درباره گروهک‌های تروریستی جنوب شرق کشور در پس تحلیل رسانه‌ها
در این نوشتار قصد داریم حقایق نهفته در واکنش رسانه‌ای به این اتفاق را بررسی و به مخاطب محترم عرضه بداریم. حقایقی که شاید با رصد امنیتی-اطلاعاتی و برخورداری از اطلاعات پنهان هم نتوان به سادگی به آنها دست یافت. زاهدان نیوز پایگاه خبری تحلیلی منطقه جنوب شرق کشور

افشای حقایقی مهم درباره گروهک‌های تروریستی جنوب شرق کشور در پس تحلیل رسانه‌ها
به گزارش زاهدان‌نیوز، پس از هلاکت شرور عبدالرئوف ریگی به دست همدستان سابقش در گروهک جیش‌العدل، انتظار می‌رفت که واکنش‌های مختلفی در این باره در رسانه‌های منتسب به گروهک‌های تروریستی و شبکه‌های وهابی فعال در فضای مجازی ابراز شود. اما بر خلاف انتظار، این اتفاق به میزان خیلی محدود منعکس و راجع به آن موضع گرفته شد. واکاوی نحوه پرداخت رسانه‌ها به این رخداد، حقایقی جدید را راجع به عملکرد و جایگاه گروهک‌های تروریستی جنوب شرق کشور عیان می‌سازد. در این نوشتار قصد داریم حقایق نهفته در واکنش رسانه‌ای به این اتفاق را بررسی و به مخاطب محترم عرضه بداریم. حقایقی که شاید با رصد امنیتی-اطلاعاتی و برخورداری از اطلاعات پنهان هم نتوان به سادگی به آنها دست یافت.
۱. رسانه‌های مطرح از جمله آسوشیتدپرس، رویترز، خبرگزاری فرانسه و راشاتودی که از لحاظ تقسیم‌بندی‌های خبری جزء خبرگزاری‌های اصلی و منبع تولید اخبار به شمار می‌روند هیچ خبری را به این اتفاق اختصاص نداده و بی‌تفاوت از کنار آن عبور کردند. این رفتار نشانگر بی‌اهمیتی ذاتی این گروهک‌ها و عدم برخورداری آنها از وجهه بین‌المللی(بر خلاف ادعای خودشان) است.
۲. رسانه‌های بازتولیدی و درجه‌دوی دنیا از قبیل بی‌بی‌سی، دویچه‌وله و مشابه آنها که از لحاظ سطح‌بندی مرجع مولد اخبار نبوده و موسوم به بنگاه‌های خبری هستند و بالاخص در مصادیق اشاره شده دارای تعارض مشخص با نظام و ماموریت ویژه قومیت‌گرایی و تفرقه‌افکنی هستند به طور مختصر تنها به خبر کوتاهی درباره این اتفاق بسنده کردند.
این بی‌تفاوتی بی‌بی‌سی و دویچه‌وله نسبت به این اتفاق در حالی است که این دو رسانه در صورت اجرای یک عملیات تروریستی از سوی این گروهک‌ها، به طور ویژه و کاملا اختصاصی به زوایای آن می‌پردازند.
معنای این رویکرد، چیزی نیست جز این که گروهک‌ها و عوامل آنها تنها در زمان فعالیت و برخورداری از توان ضربه زدن به نظام، برای آنها مهم هستند و ذلت و تضعیف آنها هیچ اهمیتی برای رسانه‌های مذکور ندارد. در واقع رسانه‌های معارض نه بر اساس یک آرمان(مثلا توجه به حقوق اقلیت‌ها که شعار اغلب گروهک‌های تروریستی است) بلکه بر اساس منافع خود در یک مقطع، گروهکی را برجسته و در زمانی دیگر همان گروهک را در چاه بی‌اعتنایی رها می‌کنند.
۳. خرده رسانه‌های محلی و حامی اقدامات تروریستی نیز که از ردزنی اطلاعاتی و دقیق مجموعه‌های امنیتی نظام شوکه شده بودند و گمان نمی‌کردند به این وضوح پشت پرده هلاکت عبدالرئوف عیان شود، بخشی سکوت کردند، گروهی کتمان کردند و گروهی هم توأمان به میخ و نعل کوبیدند.
سرکرده این رسانه‌های معاند یعنی العربیه تلاش کرد تا این ماجرا را به نظام نسبت دهد و از طرفی نتوانست اختلاف‌های گذشته این دو گروهک را پنهان کند.
وبلاگ و صفحه فیس‌بوک گروهک جیش‌العدل (گروهک عامل هلاکت عبدالرئوف) نیز با یک روز تأخیر طی یک بیانیه پر از غلط و نامفهوم سعی کرد که این اتفاق را به نظام نسبت داده و عمق اختلاف خود را با عبدالرئوف پنهان سازد. در قسمتی از بیانیه مذکور که ساعات پایانی پنج‌شنبه منتشر شده آمده است که «ﺍﻋﻼﻡ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﮐﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﻋﺒﺪﺍﻟﺮﻭﻑ ﺭﯾﮕﯽ ﻋﺰﯾﺰ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﺳﻠﯿﻘﻪ ﻫﺎ ﻭ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﺎﺭ ﻭ ﯾﺎ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﻓﯽ ﻣﺎ ﺑﯿﻦ ﺷﻮﺩ»
این ادعای مضحک در حالی مطرح می‌شود که دو هفته قبل عبدالرئوف در صفحه فیس‌بوک و وبلاگ جیش‌النصر بر خلاف گفته همدستان سابقش می‌نویسد که»ﺍﯾﻦ ﻣﯿﺎﻧﺠﯿﮕﺮﯼ ﺑﺎ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻨﺎﯾﯽ ﺟﯿﺶ ﺍﻟﻌﺪﻝ ﺑﻪ ﻓﯿﺼﻠﻪ ﺷﺮﻋﯽ ﻭ ﻣﺬﺍﮐﺮﺍﺕ ﻭ ﻋﺪﻡ ﺗﻤﮑﯿﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺷﺮﻉ ﻣﺒﯿﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﮔﺮﺩﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻧﮑﺎﺭ ﺷﺮﻉ ﻭ ﺭﺩ ﺷﺮﯾﻌﺖ ﺧﻮﺩ ﺟﺮﻡ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺻﻼﺡ ﺍﻟﺪﯾﻦ ﻓﺎﺭﻭﻗﯽ ﺍﻣﯿﺮ ﺟﯿﺶ ﺍﻟﻌﺪﻝ ﺑﺎ ﺭﺩ ﺷﺮﯾﻌﺖ ﺳﻌﯽ ﺩﺭ ﺗﺸﺪﯾﺪ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻓﻌﻠﯽ ﻭ ﺳﻮﻕ ﺩﺍﺩﻥ ﻣﺠﺎﻫﺪﯾﻦ ﺩﻭ ﻃﺮﻑ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺟﻨﮕﯽ ﻓﺘﻨﻪ ﺍﻧﮕﯿﺰ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺣﮑﻢ ﺍﻟﻬﯽ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺑﺮ ﻣﻮﺍﺿﻊ ﮔﺮﯾﺰ ﺍﺯ ﺷﺮﻉ ،ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﻭ ﺗﺒﻌﺎﺕ ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﻓﺠﺎﯾﻊ ﻭ ﺍﺣﯿﺎﻧﺎ ﺑﻮﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪﻥ ﻓﺴﺎﺩ ﻧﺎﺷﯽ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﻭ ﺧﻮﻥ ﺭﯾﺰﯼ ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﺎ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﺷﺨﺺ ﺻﻼﺡ ﺍﻟﺪﯾﻦ ﻓﺎﺭﻭﻗﯽ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ» که دقیقا خلاف ادعاهای جیش‌العدل را در بیانیه پس از قتل ثابت می‌کند.
نکته بعدی که بسیار جالب می‌نماید، عدم درج حتی یک مطلب راجع به هلاکت عبدالرئوف در صفحه فیس‌بوک و وبلاگ جیش‌النصر است. این مسأله مشخص می‌کند که با هلاکت این شخص، حتی یک نفر وجود ندارد که وبلاگ یا صفحه گروهک را به روز کند. آن هم در حالی که موضع‌گیری جیش‌النصر در این برهه بسیار ضروری است. در واقع رهبر! ، هماهنگ‌کننده، سخنگو و عملیات‌کننده این گروهک صرفا خود عبدالرئوف بوده و استفاده از واژه‌هایی نظیر «جنبش مقاومت» برای این گروهک یک نفره تنها برای جذب سرمایه از اربابان غربی بوده و بس. وگرنه این چنین گروهک‌هایی در اصل یک نفر هستند و چند نفر دیگر قاتلان اجاره‌ای هستند که برای عملیات‌ها کرایه می‌شوند.
۴. درباه رویکرد رسانه‌های داخل ایران در پی این اتفاق، جا دارد که با شرح و بسط بیشتری به بحث پرداخت که آسیب‌شناسی این عملکرد را به فرصتی دیگر موکول می‌کنیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زاهدان نیوز پایگاه خبری تحلیلی منطقه جنوب شرق کشور
یکشنبه ۹ شهریور ۱۳۹۳ ۳۱ اوت ۲۰۱۴
تاریخ خبر: ۱۳۹۳/۰۶/۰۸ ۱۴:۳۷:۰۷
رمزگشایی از یک نامه مرموز

مفاسد اخلاقی عبدالرئوف از زبان یک تروریست
چندی پیش یکی از عناصر وابسته به گروهک تروریستی جیش ­الظلم با انتشار نامه­ ای به عبدالرئوف ریگی در اینترنت ضمن افشای ابعاد رفتاری وی، از او خواسته است تا برای در امان ماندن از دستگاه امنیتی ایران لجاجت­ها را کنار گذاشته و تحت لوای صلاح الدین فاروقی بازگردد وگرنه در مورد برخی از مسائلی که در مورد او می­داند افشاگری خواهد کرد

مفاسد اخلاقی عبدالرئوف از زبان یک تروریست
به گزارش زاهدان‌نیوز به نقل از عصر هامون، بعد از دستگیری شرور معدوم، عبدالمالک ریگی سرکرده گروهک تروریستی جندالشیطان در سال 1388، اختلافات جدی در داخل گروه میان شرور عبدالرئوف ریگی (برادر شرور عبدالمالک) و شرور صلاح­ الدین فاروقی بر سر جانشینی وی صورت پذیرفت. اما تلاش شد تا از افشای آن جلوگیری به عمل آید. این اختلافات با گذشت زمان سرباز کرد و در ماجرای ربایش 5 مرزبان کشورمان علنی شد.

چندی پیش یکی از عناصر وابسته به گروهک تروریستی جیش ­الظلم با انتشار نامه­ ای به عبدالرئوف ریگی در اینترنت ضمن افشای ابعاد رفتاری وی، از او خواسته است تا برای در امان ماندن از دستگاه امنیتی ایران لجاجت­ها را کنار گذاشته و تحت لوای صلاح الدین فاروقی بازگردد وگرنه در مورد برخی از مسائلی که در مورد او می­داند افشاگری خواهد کرد. او در این نامه ابعاد مختلف شخصیتی عبدالرئوف ریگی را افشا می­کند و از اختلافات ریشه­ دار او و برادرش عبدالمالک، پیش از دستگیری می­ گوید. نویسنده این نامه بعد از گذشت یک روز از انتشار این نامه، به دلایل نامعلومی آن را از صفحه شخصی خود حذف می­کند.

او در این نامه ضمن جویای نام خواندن عبدالرئوف ریگی می­گوید:

«وقتی که شما با شش هفت نام مختلف در فیسبوک شروع به تعریف و تمجید و تکبیر و تجلیل از خود و سازمان نوزائیده و من درآوردی خود کردید تا خود را با این شیوه منافقانه و مزورانه به عنوان یک رهبر بزرگ و تمام عیار مطرح نمائید، گفتم خدایا این چه مالیخولیائی است که ذهن این برادرمان را اشغال کرده است . . . ..»

در این نامه با اشاره به اخلاق خشن و مزاج متکبرانه وی آمده است:

« آقای عبدالرئوف، من به یاد دارم که شما بخاطر اخلاق خشن و مزاج متکبرانه ای که دارید در زمان رهبری امیر عبدالمالک هم، همه مجاهدین را با رفتار و عملکرد متکبرانه خود نا خوش و نا راضی کرده بودید که اکثر این مجاهدین ناخوشیِ خود را به امیر حرکت اعلام میکردند و او میگفت که من میدانم و خودم هم از رفتار و کردار این آدم خیلی رنج می برم ولی چکار کنم برادر من است و با من متصل است و من بارها به او گفته ام که تو در امور دخالت نکن و یک گوشه بنشین؛ ما خرجت را میدهیم. ولی باز هم دخالت های بیجا میکند و آدمی لجوج و خودخواه است و میگفت که پدر هم از رفتار این آدم بشدت ناراحت و ناراضی است و ایشان را مرتباً لعن و نفرین میکند. شما در همان زمان جندالله بطور محرمانه خود را در همه جا برادر رهبر و نماینده خصوصی او معرفی میکردید و مبالغ زیادی بطور پنهانی از این و آن دریافت می کردید و امیر حرکت گاهاً مطلع می­شد و شما را مورد مؤاخذه قرار میداد. یعنی اینکه شما در همان زمان بخاطر داشتن نسبت برادری با امیر، مزاحم بزرگی برای حرکت بودید ولی امیر، دندان بر جگر گذاشته و شما را به خاطرحفظ بعضی مصالح حیثیتی تحمل میکردند تا یک نوع بد مزگی در سازمان بوجود نیاید و حتی بارها تصمیم داشت که خودش شما را بکشد. »

نویسنده نامه ضمن حمایت از صلاح­الدین فاروقی و افشاگری از مطامع مالی و جاه­طلبانه عبدالرئوف ریگی می­گوید:

«. . . آقای عبدالروف، هوس بزرگی و رهبری و آرزوی های دور و دراز عقل شما را از کار انداخته است به طوری که خیلی از حقایق بسیار ساده و عادی را هم درک نمیکنی. . . خود را به این و آن و همه کس امیر حرکت معرفی میکنی و به همه میگوئی که امیراصلی جیش العدل من هستم و این صلاح الدین را که راننده امیر عبدالمالک بوده است من مصلحتا در ظاهر امیر معرفی کرده ام تا خودم در پس پرده در امنیت باشم و امور را اداره کنم . . . . شما مبالغ هنگفتی پول بالغ بر هشتاد و پنج لک روپیه پاکستانی و علاوه بر آن پانزده هزار درهم اماراتی بوده است که گویا شما مقدار زیادی از این پول را بعنوان سرمایه گذاری برای تجارت مشارکتی در دبی بطور محرمانه در اختیار یکی از دوستان خود گذاشته اید، دریافت نموده­اید »

«. . . شما از امکانات گروه برای حمل و نقل مواد مخدر برای پولدار شدن استفاده کرده ­اید و بدون انجام تحقیقات لازم به تعداد زیادی از خانه ­های مردم به بهانه اینکه در این خانه ها تریاک می کشند شبانه حمله کرده اید و مردان این خانه ها را در جلوی زن و بچه شان بطور بیرحمانه کتک زده ای. . . »

نویسنده این نامه در پایان ضمن فحاشی به افشاگری در مورد برخی مسائل خانوادگی عبدالرئوف در مورد ازدواج اول او که به طلاق منجر شده بود می­پردازد و به او هشدار می­دهد که به سرنوشت شوم برادر دیگرشان که خوی جاه­ طلبی داشته است گرفتار خواهد شد:

«تو از ملاحظه کاری و روش مودبانه بنده و بقیه مجاهدین خیلی سوء استفاده کرده ای و حالا جز برخورد جدی با تو هیچ روش دیگری کارگرنیست کثافت. من از التماس کردن به تو احمق دیگر خسته شده ام. تو جز اینکه با شیوه ای نامردانه بنده را به قتل برسانی هیچ غلط دیگری نمیتوانی بکنی. بنده بهر حال باید به میرم و اگر این کار توسط کثافتی مثل تو انجام بگیرد افتخار بزرگی برای من خواهد بود… اگر باز هم لجبازی کردی و ادامه دادی بدان که تو هم مانند برادرت (معدوم)عبدالحمید (برادر دیگر معدوم عبدالمالک ریگی که همسر و فرزندانش را در هنگام خواب به قتل رساند و سر برادرزنش توسط عبدالمالک از تن جدا شد) که در هوس رهبری از جمع مجاهدین جدا شد و چه زود به چه نوع سرنوشتی دچار گشت.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مهراب سراوانی
‎August‎ 30
راج زرمبش و ناسیونالیسم رومانتیک بلوچ

ناسیونالیسم رومانتیک اگرچه قابل ارج است اما مثل بافوری می ماند که خلسه و نشئه آن در تخیله عاشق بیقرار معشوقی را ترسیم می کند که وجود خارجی ندارد. بر خلاف بلوچستان شرقی که بخش بسیار وسیعی از مردم بلوچ خواهان استقلال هستند و در نتیجه ناسیونالست های آنطرف واقعگرا و دارای پایگاه مردمی می باشند. در بلوچستان غربی یا ایران مردم ترجیح می دهند به همان بافوری واقعی بچسبند و یا تفنگ بسیج عشایری را بر دوش بگیرند و برای ترور عبدالرئوف ریگی و امثالهم در نزد اطلاعات و سپاه خودشیرینی کرده و از یکدیگر سبقت بگیرند. و یا برای امرار معاش مشغول فروش بنزین هستند.

باید به راج زرمبش گفت که بعد از ۳۵ سال تلاش در داخل آن قبری که شما بر سر آن قبر التماس دعای استقلال دارید، مـُـرده ای نخوابیده است. قبر این زیارتکده خالی است! شما بعد از ۳۵ سال مبارزه، قدرت جذب حتی ۳۵ لایک در فیسبوک را ندارید، چه برسد به ۳۵ سرمچار. نسل جدید بلوچ ایرانی یا در دود بافور و نشئه تریاک گم شده است، و یا در فیسبوک استاندار کرمانشاهی لایک و کومنت «استاندارجان قربانت بروم» می زنند و می نویسند و یا فارغ از هر دو جهان زیر عکس های «خوشتیپی» یکدیگر صدها لایک می زنند. باید بپذیرید واقعیت تلخ و درد آور است. بهمین دلیل مخمورین ترجیح می دهند بین خود و دنیای بیرون دیواری از دود بافور درست کنند تا آنها را از درد واقعیت محفوظ و مصون بدارد. البته همه راجی زرمبشی های (سابق) اینگونه نیستند. بسیاری از آنها از خلسه آمدند بیرون و هرساله به ایران سفر می کنند.
امیدوارم از نقد واقعیت های تلخ آزرده نشوید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مهراب سراوانی
2 ساعت پیش • ویرایش شد
چرا از فیسبوک خداحافظی می کنم

توضیح خواهم داد که چرا از فیسبوک می روم. دیروز در مطلبی خطاب به راج زرمبش نوشتم که عده ای از بلوچها برای ترور عبدالرئوف ریگی و امثالهم در نزد اطلاعات و سپاه خودشیرینی کرده و از یکدیگر سبقت می گیرند. (لطفا آن مطلب را بخوانید) هرگز تصور نمی کردم که آن عده یا فرد برادر شهید بلوچستان (یعقوب مهرنهاد) باشد. شاید می توان گفت که ایراهیم مهرنهاد هزار و یک دلیل داشت که انتقام خون برادرش را از رژیم بگیرد. اما همکاری با قاتلان برادر خود؟ هرگز قابل تصور نبود. باید پرسید «بلوچ را چه شده است»؟؟ حتی حامد مبارکی (که برادرش خسرو مبارکی توسط رژیم اعدام شد) خود را اینگونه ضایع مطلق و قربانی نکرد، بلکه با خون برادرش سرمایه گذاری کرد و به مقامات و کرامات رسید. در نتیجه همه این حوادث شوک آور است و نشان می دهد که مرکز ثقل زمین کجاست و ما بلوچ ها در کجای جهان قرار داریم؟ قاعدتا ما از آن جا و از این جا نیستیم. ما ز بی جاییم و بی جا می رویم . يادها رفتند و ما هم ميرويم.
فقط منتظر ویدئو اعترافات ابراهیم مهرنهاد می مانم و سپس برای همیشه درغبار حوادث گم می شوم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوستدار مجاهدین ایرانفرستاد به‏ابراهیم مهرنهاد
10 ساعت پیش
این ملعون را بشناسید
الحمدالله که چهره ای منحوس رژیم خمینیسم بار دیگر بیرون شد و نتوانست که مجاهدین را به جان هم بیندازد و این لطف بزرگ خداوندی است که میان حق و باطل را جدا می کند و هیچ وقت باطل را بر حق پیروز نمی کند
گرچه شهادت استاد ما را اندوه گین کرد اما این را می دانستیم که از آن او هستیم و باید بسوی او برگردیم و الحمدالله که چهره ی پشت پرده را آشکار کرد تا برای همه معلوم گردد این رژیم مکار با هزاران حیله و مکر می خواهد مجاهدان را از بین ببرد اما باید مجاهدین هوشیار باشند تا طمع این مکاران نشوند.

بسم الله الرحمن الرحیم
اطلاعیه سازمان جیش النصر ایران در خصوص دستگیر یکی از عوامل وزارت اطلاعات ( ابراهیم مهرنهاد) که نقش اساسی در ترور استاد مجاهد عبدالرئوف ریگی داشته .
بدینوسیله به اطلاع عموم مردم ایران و جهان می رسانیم که یک تن از عوامل فریب خورده رژیم به نام (ابراهیم مهرنهاد) که نقش اساسی در ترور و به شهادت رساندن امیر سازمان جیش النصر استاد مجاهد مولوی عبدالرئوف ریگی داشت دستگیر شد و به اعمال و کردار شوم خویش اعتراف نمود وسپس توسط همسنگران استاد بزرگ به سزای اعمال خویش رسید.
سازمان جیش النصر به اطلاع تمام مسلمانان جهان می رساند که جیش العدل هیچ نقشی در ترور مولوی عبدالرئوف ریگی نداشته و این نقشه وزارت اطلاعات بوده که بین مبارزین اختلافات را زیاد کند.
ابراهیم مهرنهاد نیز در اعترافات خویش گفته که هدف ما بعد از ترور مولوی عبدالرئوف ترور افراد جیش العدل بوده تا بین مبارزین اختلافات زیاد شودند و همدیگر را نابود کنند .
فیلم جنایت کار (ابراهیم مهرنهاد) بزودی منتشر خواهد شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
‏9‏ دوست مشترک
Masood Jan
6 ساعت پیش
باسلام بر بلوچ وبلوچستان مظلوم
شهادت امیرمجاهدمولوی عبدالرئوف ریگی رابه تمام مبارزان وخانواده محترم ایشان تسلیت عرض می کنم بله دوستان همانطوری که در جریان هستیددر چند روز گذشته مبارزان با غم بزرگی مواجه شدندکه از دست دادن عالم ومبارز ومجاهد گرانقدر بودولی غمی دیگر که در این حوادث غمناک همه را پریشان کرده بودوتمام مردم مبارز بلوچ را مات ومبهوت کرده بودسوء تفاهمی بودکه در مورد مبارزان جیش العدل بود والحمدلله خداوند برما منت نهاد وحیله ومکر رژیم فاش شد ووقاتل واقعی امیر مجاهد مولوی عبدالرئوف دستگیر شد وبه سزای اعمال ننگین خودش رسیدواین شخص کسی نبود جزء ابراهیم مهرنهاد برادر یعقوب مهرنهاد.یعقوب اولین ویبلاگ نویس بلوچ بود که قلم مبارزه اش را برای دفاع از حق وحقوق بلوچ تا شهادت بر زمین نگذاشت یادش گرامی وروحش شاد.ولی افسوس که برادرش شهادتش را که توسط رژیم بود فراموش کرده بود وبا دشمنان بلوچ وبلوچستان همکاری کرد وباعث شهادت امیر مجاهد مولوی عبدالرئوف شد .خدایا در بلوچستان چه می گذرد که یکی مجاهد ودیگری مخبر می شود.خدایابر سر بلوچها چه امده که با غیرت زندگی می کردندنام غیرت را هم فراموش کرده اند. ای بلوچها بیدارشویدذلت وغلامی تا به کی .چرا تا حالا این زنجیر غلامی را که دشمن بر گردنتان انداخته است احساس نمی کنید چرا برادران خود را به دست خود تباه می کنید چرا کودکان یعقوبها وعبدالرئوفها را به دست خود بی سرپرست می کنید وچرا به جای دشمن برادرانتان را نشانه گرفته ایدبیدار شوید به خدا قسم این راه که انتخاب کرده اید راه اشتباهی است. پس به خود آیید. قوم بلوچ از خودنام ونشانی دارددوستان برگردید از راه اشتباه وبه برادران مبارز خود بپیوندیدوای کسانی که مزدوری رژیم رامی کنید توبه کنید وبه آغوش ملت بر گردید وگرنه راهی که انتخاب کرده ایدراه
جهنم است وهم در این دنیا بی ارزش وهم در ان دنیا وارد جهنم می شوند وتا زمانی که برای این رژیم کار می کنند برایشان عزیزند ولی وقتی کارشان تمام شد مثل کاغذ توالت انها را دور می اندازند زیرا کسی که به برادر خودش خیانت کرد برای هیچکسی رحم نمی کند ودشمن این را هم می داندپس توبه کنندوارزش انسانی خودشان ر باز یایند
ودوستان تنها راه آزادی اتحاد است
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خرین به روز شدن: یک شنبه 5 ذو القعدة 1435هـ – 31 اوت 2014م KSA 20:17 – GMT 17:17
جیش النصر: یک نیروی وزارت اطلاعات ایران که عامل ترور ریگی بود دستگیر شد
یک شنبه 5 ذو القعدة 1435هـ – 31 اوت 2014م
ابراهیم مهر نهاد پس از دستگیری
دبی-العربیه.نت فارسی
سازمان «جیش النصر» در اطلاعیه ای اعلام کرد یکی از عوامل ترور عبد الرئوف ریگی رهبر این گروه را که از عوامل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران است، دستگیر کرد.
در اطلاعیه جیش النصر که یکشنبه 31 آگوست در سایت و صفحه رسمی فیس بوک این گروه منتشر شده، آمده است: «بدینوسیله به اطلاع عموم مردم ایران و جهان می رسانیم که یک تن از عوامل فریب خورده رژیم به نام ابراهیم مهرنهاد که نقش اساسی در ترور و به شهادت رساندن امیر سازمان جیش النصر استاد مجاهد مولوی عبدالرئوف ریگی داشت دستگیر شد و به اعمال و کردار شوم خویش اعتراف نمود وسپس توسط همسنگران استاد بزرگ به سزای اعمال خویش رسید.»

جیش النصر در اطلاعیه خود، تاکید کرده است که گروه جیش العدل هیچ ارتباطی با ترور عبد الرئوف ریگی نداشته و فرد دستگیر شده که برنامه بعدی «وزارت اطلاعا ایران» ترور افراد جیش العدل به منظور افزایش اختلاف میان این دو گروه است.
عبد الرئوف ریگی رهبر جیش النصر پنجشنبه 28 آگوست در شهر کویته پاکستان ترور شد.
عبد الرئوف ریگی برادر عبدالمالک ریگی رهبر پیشین گروه جند الله بود که مشی مسلحانه را برای مبارزه با جمهوری اسلامی ایران در استان سیستان و بلوچستان برگزیده بود. عبدالمالک ریگی توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران دستگیر و در زندان اوین تهران اعدام شد.
جیش النصر که رهبری آن را عبد الرئوف ریگی بر عهده داشت، پس از ماجرای گروگان‌گیری سربازان ایرانی به ‌وسیله گروه جیش‌العدل در اسفندماه سال گذشته و در پی اختلافات داخلى این گروه بر سر اعدام گروهبان مرزى ایران تأسیس شد.
در بیانیه ماه مه گذشته جنبش «جیش النصر ایران» آمده است: «جیش النصر یک جنبش اسلامی است که معتقد به ارزشهای اسلامی از جمله جهاد یا به عبارتی جنگ مسلحانه بر علیه نظام جمهوری اسلامی است و در مقاومت خود را متعهد به پاسداری از ارزشهای اسلامی می داند و بر اعتدال و میانه روی و امت وسط تاکید دارد.»
عبدالرئوف ریگی، در گفتگویی با «العربیه» در رابطه با اختلافات میاه دو گروه جیش العدل و جیش النصر بر سر خط مشی سیاسى گفته بود: «اختلاف بر سر روش کار و همچنین اختلاف نظریات بود زیرا برنامه کاری ما هدف قرار دادن اساس و بنیاد نظام و سرکردگان نظام هستند که به امید خداوند بزودی فعالیت ها آغاز خواهد شد. در مورد روش کار بنده معتقد به تقسیم کار و تشکیل مجموعه ها و تقسیم اختیارات و عدم تمرکز، ارج نهادن به شورا و گسترش فعالیت مجموعه ها بودم، که با مخالفت برخی مواجه شد و یک ماه پیش تشکیل جلسه دادیم تا مشکل حل گردد و شورایی تشکیل شد اما مصوبات شورا اجرا نگردید و ما نهایتا تصمیم گرفتیم جدا شویم.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ