این شایعه از کجا آب می خورد؟

16 12 2014

zan-hatnehاین شایعه از کجا آب می خورد؟
محمد بلوچ زهی
چندی پیش یکی از روزنامه نگاران خوشنام و کهنه کار کشور که سابقه چندین ساله دبیر سرویس اجتماعی چند رسانه معتبر را عهده دار است و گزارش ها و پژوهش های تولیدی ایشان همواره بر پایه استناد استوار بوده؛ در صدد تهیه گزارش مستندی با موضوع ختنه زنان در ایران بود و نظر نگارنده را نیز در این خصوص بویژه در مورد ختنه زنان بلوچ جویا شد تا بر اساس مستندات بهتر و بیشتری گزارش خویش را تکمیل و منتشر نماید.

از آنجا که نگارنده نیز پیش از این در این خصوص پژوهش های پراکنده ای در سراسر بلوچستان انجام داده بودم واقعیتش را بخواهید با طرح چنین سوالی از سوی این روزنامه نگار دانش پژوه و باسابقه بر عکس سایر مردم بلوچستان متعجب نشدم چرا که پیش از این در برخی جراید و رسانه های داخل و خارج از کشور نیز با چنین مسئله ای مواجه شده و در این خصوص مطالبی کذایی را مطالعه نموده بودم که گاهاً در رسانه های معتبری نیز منتشر یافته بود.

اتفاقاً ایشان نیز اطلاعات اولیه خویش را که مثلاً چنین رسومی در فرهنگ بلوچ رایج است را برگرفته از همین اطلاعات نادرستی می دانست که توسط چند رسانه داخلی و خارجی نشر یافته بود و وقتی به رد چنین رسومی در بلوچستان با ارائه استدلال پرداختم این روزنامه نگار متوجه شد وجود چنین نویسندگانی که اطلاعات کذب تولید می کنند برای فرهنگ ها تا چه اندازه مضر و خطر ساز است.

بارها با طرح موضوع ختنه زنان بلوچ در رسانه ها توسط افرادی غیر بلوچ این پرسش برای من بوجود می آمد که چطور ممکن است چنین رسومی در فرهنگ بلوچستان وجود داشته باشد که اولا بعنوان فردی برخواسته از همین فرهنگ از وجود و اجرای چنین رسومی بی خبر باشم و دوماً اینکه خود سالهاست در مورد فرهنگ و هنر بلوچستان بویژه فرهنگ عامه مردم بلوچ پژوهش های فراوانی انجام داده و به عنوان یک مطلع هیچگاه چنین رسومی را در جامعه بلوچستان نه دیده و نه شنیده ام.جالب است بدانید چند سال پیش همین موضوع با برخی از زنان فعال بلوچ در سراسر بلوچستان طرح شد که همه آنها واکنش مشابه و یکسانی از خود نشان دادند و از اجرای چنین رسومی اظهار بی اطلاعی نموده هیچ ؛ بلکه آنرا مغایر با ارزش ها و سنت های رایج در بلوچستان عنوان نمودند. با این تفاسیر چطور ممکن است چنین رسومی در بلوچستان رواج داشته باشد اما مردم آنجا حتی با نام و اصطلاح آن «ختنه زنان»بیگانه باشند.

از نظر مذهبی نیز دیدگاههای علما در این خصوص را جویا شدم که اکثر رواج رسوم ختنه را قبل از اسلام در میان اعراب می دانسته اند و علمای فقه حنفی ایران که عمدتاً از قوم بلوچ هستند معتقدند که در قرآن هیچ گونه آیات و روایاتی مبنی بر تایید و یا رد ختنه زنان مسلمان دیده نشده به عقیده علمای فقه حنفی اهل تسنن با این وجود هیچ ضرورتی بر اجرای رسوم ختنه زنان نمی بینند چرا که به باور آنان بعد از اسلام این رسم در میان مسلمانان عرب تداوم یافته که پیامبر اسلام برخورد انفعالی با این رسوم داشته اند و نه کسی را از این رسم بر حذر داشته و نه اینکه این رسم را تایید نموده اند.

رسوم کاذب ختنه زنان در بلوچستان که متاسفانه برخی از رسانه ها ناآگاه و بدون هیچگونه پشتوانه مستند و مستدلی به آن می پردازند نه تنها مغایر با اصول سنتی و ارزش های قومی رایج در این منطقه است بلکه این عمل در میان مردم بلوچ قبح محسوب می شود.ختنه زنان نه در دوره معاصر و حتی در تاریخ بلوچستان سابقه نداشته و باتوجه به جایگاه والا و ویژه زنان در فرهنگ بلوچ هر آنکس با فرهنگ مردم بلوچ کمترین آشنایی داشته باشد آگاه است چنین رسوماتی مورد پذیرش مردم بلوچ نبوده و در مورد فرهنگ و سنن بلوچ صدق نمی نماید و همخوانی با آئین های جاری قوم بلوچ ندارد.

با توجه به همجواری مردم بلوچستان با کشورهای عربی و نیز ارتباط سببی و نصبی برخی از طوایف بلوچ با همین کشورها و نیز کشورهای آفریقایی که در اکثر مواقع منجر به وصلت ها و پیوندهای عمیق فرهنگی و فامیلی شده،فرهنگ بلوچ بر اساس همین ارتباطات و تاثیر پذیری فرهنگی بخاطر مراودات مختلف بخشی از فرهنگ این کشورها را با بومی نیزه نمودن و بر اساس شرایط و جو حاکم بر بلوچستان به اجرای رسومات وام گرفته از این فرهنگ ها پرداخته اما هیچگاه رسومی مانند ختنه زنان را که در میان اعراب و در کشورهای آفریقایی متداول است و مغایر با اعتقادات قومی بلوچ بوده نپذیرفته و چنین رسوماتی هرگز در فرهنگ بلوچ مجال ورود نیافته است.

برای روشن تر شدن موضوع به این مثال باید بسنده کرد که در چند صده قبل پای برده های آفریقایی به بلوچستان باز شد و خرید برده های آفریقایی تبار توسط حکام بلوچستان به اوج خود رسید این امر تا بدانجا پیش رفت که هم اکنون مهاجرین آفریقایی تبار بخش جدایی ناپذیری از طوایف و فرهنگ بلوچ به شمار می روند اما با ورود این برده ها به بلوچستان نه تنها آنان موفق نشدند رسوماتی نظیر ختنه زنان که در آن کشورها امری طبیعی و سنتی رایج است را به اجرا در بیاورند بلکه بیشتر رسومات خویش را منطبق با سنت ها و رسومات مردم بلوچستان تنطیم می نمودند و از اجرای برخی از رسومات که در میان مردم بلوچ تابو محسوب می شود،اجتناب می نمودند.

پس اصرار چرا؟

هر ایرانی اندک شناخت نسبت به بلوچ و فرهنگ و آداب سنن این قوم آریایی داشته باشند به خوبی بر این امر واقف است که در فرهنگ بلوچ زنان از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند و با توجه به حرمت و منزلت زنان در میان قوم بلوچ هیچگاه چنین سنتی که جایگاه این قشر را مخدوش می نماید در فرهنگ بلوچ پذیرفته نمی شود و اجازه اجرا نمی یابد. پس چرا اصرار؟ طرح اینگونه مطالب و نسبت دادن آن به مردم بلوچ از کجا نشئات گرفته و با چه هدفی صورت می گیرد؟.

از آنجا که مردم بلوچ فاقد هرگونه تریبون و یا رسانه تاثیرگذاری جهت شناخت فرهنگ و آداب و رسوم خویش هستند و رسانه ها نیز چندان رغبتی برای شناخت اقوام ایرانی از خود نشان نمی دهند این موضوع یعنی فقدان رسانه باعث شده تا مردم ایران زمین نسبت به یکدیگر و فرهنگ های ایرانی شناخت کافی و وافی نداشته و هر آنچه از سوی برخی رسانه ها ولو مطالب کذب باشد طرح شود ممکن است باتوجه به همین گسست فرهنگی مورد قبول آحاد مردم ایران واقع گردد.

این شایعه از کجا آب می خورد؟!

نباید رسانه ها با عدم اطلاع قبلی از سنت ها و آئین های رایج اقوام ایرانی عقاید شخصی خویش را در تهیه مطالب تولیدی دخیل نموده و یا اینکه دورا دور بر حسب فرضیه ها و گمان ها و اطلاعات نادرست به برخی منابع غیر مستدل بسنده نمایند و به اظهار نظر در این خصوص بپردازند چرا که اینگونه مستندسازی های غیر اصولی و غیر حرفه ای ضربه محکمی بر پیکره آداب و رسوم اقوام وارد خواهد ساخت.

بی گمان شائبه و شایعه چنین رسومی در بلوچستان از آنجا نشئت گرفته شده که برخی از نویسندگان رسانه ها دورادور با توجه به اشتراکات مذهبی برخی اقوام و مناطق کشور همین موضوع را سندی بر گمانه زنی های وهمی خویش قرار داده و می آورند که باتوجه به اینکه چنین رسومی در فلان و بهمان مناطق از کشور وجود دارد پس ممکن است در بلوچستان نیز بر اساس اشتراکات فرهنگی و یا مذهبی با فلان مناطق شاید به زعم آنان چنین رسومی رایج باشد!

با توجه به اهمیت موضوع و به قضاوت نشستن دورا دور فرهنگ ها که نشانه سهل انگاری و شانه خالی کردن از بار مسئولیت بویژه در زمینه پژوهش و آداب و سنن اقوام و وارونه جلوه دادن رسومات است ؛ می تواند تبعات مادی و معنوی زیادی بر فرهنگ ها وارد نماید چرا که برای چنین سهل انگاری در پژوهش و شانه خالی کردن از بار مسئولیت جفا به فرهنگ اقوام ایرانی است و نیز تبعات فراوانی را از نظر تاریخی ببار خواهد آورد و سردرگمی فرهنگی را موجب خواهد شد.

با این وجود اگر اهل رسانه و نویسندگان و علاقمندان به آداب و فرهنگ و رسوم اقوام ایرانی همانند آن روزنامه نگار متعهدی که در اول یادداشت بدان اشاره شد با تحقیق و پژوهش کامل و رعایت موازین حرفه خویش عمل نمایند هیچگاه شاهد وارونه جلوه نمودن فرهنگ ها و ارائه اطلاعات نادرست به مخاطبان رسانه ها نخواهیم بود.


کارها

Information

بیان دیدگاه